آهنگ جدید

۲۲ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

ویتنی هیوستون کی بود؟
ویتنی هیوستون اولین آلبوم خود را در 22 سالگی منتشر کرد و موفق به کسب سه تک آهنگ شماره 1 شد. ویتنی (1987) چهار شماره یک دیگر را تحویل داد و هیوستون گرمی را نیز بدست آورد که آلبوم های بعدی از جمله I Your Baby Tonight (1990) و My Love Is Your Love (1998) و همچنین موسیقی متن به فیلم The Bodyguard (1992) و منتظر بودند. to Exhale (1995). با ازدواج او با بابی براون خواننده در سال 1992 و به دنبال آن مصرف مواد مخدر ، حرفه هیوستون پیشی گرفت. او سرانجام با فیلم I Look to You 2009 بازگشت و در فیلم موسیقی Sparkle با هم بازی کرد. هیوستون از غرق شدن تصادفی در یک هتل در 11 فوریه 2012 درگذشت.

سال های اول
هوستون متولد 9 اوت 1963 در نیوآرک ، نیوجرسی ، تقریباً به نظر می رسید که هوستون از بدو تولد به عنوان یک خواننده تبدیل شود. مادر ، پسر عموی و پدرخوانده اش ، آرتا فرانکلین ، همه چهره های افسانه ای در انجیل ، روح و موسیقی پاپ بودند. سیسی هیوستون وزیر کر در کلیسای باپتیست نیو امید بود و در همانجا بود که ویتنی جوان شروع به کار کرد. حتی به عنوان یک کودک ، ویتنی قادر به تحریک مخاطبان بود. او بعداً به دایان ساوایر گفت که یک واکنش سریع از جماعت امید جدید تأثیر نیرومندی بر وی داشته است: "فکر کردم می دانم از آن زمان می دانم که [توانایی آواز خواندن من] یک چیز عفونی است که خداوند به من داده است."

در زمان تبدیل شدن 15 سالگی ، هیوستون اغلب با مادرش در حال اجرای برنامه بود و سعی می کرد یک رکورد از خودش بدست آورد. در همین زمان ، او توسط یک عکاس کشف شد که از زیبایی طبیعی وی منتظر بود. او به زودی به یک الگوی نوجوان بسیار مورد جست و جو تبدیل شد ، یکی از اولین زنان آفریقایی-آمریکایی که روی جلد مجله Seveneen ظاهر شد. اما موسیقی عشق واقعی او است.

وقتی 19 ساله بود ، هیوستون در یک کلوپ شبانه توسط Clive Davis آریستا رکوردز کشف شد ، که او را بلافاصله به امضا رساند و با حرکت از انجیل تا ستاره پاپ ، او را فوراً امضا کرد. در سال 1983 ، هیوستون اولین حضور خود را در تلویزیون ملی آغاز کرد و در نمایش مرو گریفین ظاهر شد تا "خانه" را از موزیکال "ویز" بخواند. او و دیویس دو سال دیگر را در آلبوم اولین کار خود گذراندند و بهترین تهیه‌کنندگان و ترانه‌سرایان موجود را پیدا کردند تا استعداد شگفت انگیز آواز خود را به نمایش بگذارند.

آلبوم ها و آهنگ ها
آلبوم ویتنی هیوستون: "صرفه جویی در تمام عشق من برای تو" ، "چگونه می دانم"
در سال 1985 ، این هنرمند اولین آلبوم خود ، ویتنی هیوستون را منتشر کرد و تقریباً بلافاصله به یک احساس پاپ سر و صدا تبدیل شد. در طول سال آینده ، تک آهنگ های او "Saving All My Love for You" و "How I Know" به این آلبوم کمک کردند تا در صدر جدول قرار بگیرد ، جایی که برای 14 هفته غیر متوالی ماند. هیوستون در سال 1986 برای "صرفه جویی در تمام عشق من برای تو" گرمی دریافت کرد. این جایزه توسط پسر عمویش دیون وارویک به خواننده اهدا شد.

آلبوم "ویتنی": "می خواهم با کسی برقصم"
هیوستون موفقیت چشمگیر اولین آلبوم خود را با انتشار دوم ، ویتنی ، در سال 1987 دنبال کرد. این رکورد ، بارها به پلاتین رفت و برنده یک گرمی برای تک آهنگ "I Wanna Dance With Someone (Who Love Me Me)" با عنوان زیر گرفت. یک تور جهانی موفق. در این مدت ، این خواننده در یک کنسرت برای تولد نلسون ماندلا حضور پیدا کرد و بنیاد ویتنی هیوستون برای کودکان ، یک سازمان غیرانتفاعی را تأمین کرد که پروژه هایی را برای کمک به کودکان نیازمند در سراسر جهان تأسیس می کند.

تا سال 1992 ، هیوستون در صدر جهان قرار داشت ، اما زندگی او خیلی سریع پیچیده شد. در آن سال او پس از سه سال درگیری با بابی براون ، خواننده R&B ، که قبلاً از نسخه جدید بود ، ازدواج کرد. در ابتدا ازدواج پرشور و دوست داشتنی بود اما با پیشرفت دهه ، اوضاع ترسناک شد. هر دو براون و هوستون با سوء مصرف مواد و رفتار فزاینده ای ناخوشایند مبارزه کردند ، به طوری که هوستون بعداً به سوءاستفاده عاطفی ناشی از براون و خشونت خانگی اشاره کرد.

آلبوم "محافظ": "من همیشه تو را دوست خواهم داشت"
در میان این مشکلات شخصی رو به رشد ، هیوستون به پیشرفت در حرفه خود ادامه داد ، و با موفقیت در سال 1992 با بازی در نقش مقابل کوین کاستنر در محافظ وحشی محبوب The Bodyguard گذشت. او با استفاده از این پروژه ، گرایش را برای دنبال کردن فیلم های خود تنظیم کرد: برای هر فیلم ، او نیز تک آهنگ های هیت را منتشر کرد و فروش رکوردی پر شور را برای موسیقی متن فیلم ایجاد کرد. تک آهنگ او از فیلم The Bodyguard ، جلد اثر "من همیشه تو را دوست خواهم داشت" از دالی پارتون از سال 1974 ، ثابت کرد که بزرگترین ضربه هیوستون تا کنون است ، با گذراندن 14 هفته رکورددار 14 هفته در بالای نمودارهای ایالات متحده. این آلبوم موسیقی متن فیلم به کسب سه هیوستون گرمی از جمله آلبوم سال و سابقه سال رسید. بعداً در دهه 1990 ، هوستون در فیلم Waiting to Exhale و همسر Preacher نیز بازی کرد که هر دو با موسیقی متن آهنگ همراه بودند.

آلبوم "عشق من عشق توست": "درست نیست اما اشکالی ندارد"
در سال 1998 ، هیوستون My Love Is Your Love ، اولین آلبوم استودیویی بدون صدا و سیما در سال های متمادی ، منتشر کرد و گرمی دیگری را برای تک آهنگ "" این درست نیست اما خوب است "به دست آورد ، این آلبوم به اندازه کامل قبلی خود موفق نبود - اکران های طولانی ، هرچند همکاری او با ماریا کری در فیلم انیمیشن The Prince of مصر یک ترانه هیت را با نام "هنگامی که شما اعتقاد دارید" تولید کرد ، دریافت کرد که برنده یک جایزه اسکار شد.

  • محمدرضا ادهمی

جان اف کندی کی بود؟
جان اف کندی قبل از رسیدن به سی و پنجمین رئیس جمهور در سال 1961 در مجلس نمایندگان ایالات متحده و سنای آمریکا خدمت کرده است. به عنوان رئیس جمهور ، کندی به عنوان رئیس جمهور با بحران های خارجی به ویژه در کوبا و برلین روبرو شد ، اما موفق به دستیابی به موفقیت هایی همچون آزمایش هسته ای شد. - پیمان منع و اتحاد برای پیشرفت. در 22 نوامبر 1963 ، کندی هنگام سوار شدن در یک موتورسواری در دالاس ، تگزاس ، ترور شد.

اوایل زندگی
کندی در 29 مه 1917 در بروکلین ، ماساچوست متولد شد. هم فیتزجرالدز و هم کندیس از خانواده های ثروتمند و برجسته کاتولیک بوستون کاتولیک بودند. پدربزرگ پدری کندی ، P.J. کندی ، یک بانکدار ثروتمند و تجار مشروبات الکلی بود و پدربزرگ مادری وی ، جان E. فیتزجرالد ، با نام مستعار "هانی فیتز" ، سیاستمدار ماهر بود که به عنوان کنگره و به عنوان شهردار بوستون فعالیت می کرد. مادر کندی ، رز الیزابت فیتزجرالد ، debutante بوستون بود و پدر وی ، جوزف کندی Sr. ، یک بانکدار موفق بود که پس از جنگ جهانی اول ، ثروت خود را در بورس اوراق بهادار رقم زد. جو کندی Sr. به عنوان رئیس دولت به حرفه دولت رفت. کمیسیون بورس و اوراق بهادار و به عنوان سفیر در انگلیس.


جان با نام مستعار "جک" دومین پیر از گروه 9 خواهر و برادر خارق العاده ای بود. برادران و خواهران وی شامل یونیس ، بنیانگذار المپیک ویژه هستند. رابرت ، دادستان کل ایالات متحده ، و تد ، یکی از قدرتمندترین سناتورها در تاریخ آمریکا. فرزندان کندی در کل زندگی خود گره خورده و حامی یکدیگر بودند.

جوزف و رز عمدتاً دنیای جامعه های بوستون را به دنیا آوردند که در آن به دنیا آمده بودند تا در عوض بر آموزش فرزندانشان تمرکز کنند. جو سرخ به طور خاص در تمام جزئیات زندگی بچه هایش وسواس داشت ، نادری برای پدر در آن زمان. همانطور که یکی از دوستان خانواده خاطرنشان کرد: "اکثر پدران در آن روزها به این سادگی علاقه مند به آنچه فرزندانشان انجام می دادند نبودند. اما جو کندی می دانست که فرزندانش تا به حال چقدر خوب هستند." جو سرور انتظارات زیادی از فرزندان خود داشت و او در پی القاء آتش سوزی رقابتی شدید و این باور بود که پیروزی همه چیز است. او در مسابقات شنا و قایقرانی به فرزندان خود وارد شد و آنها را برای به پایان رساندن در هر چیزی جز مقام اول راهنمایی کرد. خواهر جان ، یونیس ، بعداً یادآوری کرد ، "من بیست و چهار سال داشتم قبل از اینکه می دانستم مجبور نیستم هر روز چیزی برنده شوم." جان در فلسفه پدرش خرید که پیروزی همه چیز است. یونیس گفت: "او متنفر است از دست دادن در هر چیزی". "این تنها چیزی است که جک در مورد آن بسیار احساساتی می شود - وقتی او از دست می دهد."

تحصیلات
علی رغم توبیخ مداوم پدرش ، کندی جوان دانش آموز فقیری و پسری بدخلقی بود. او در یک مدرسه شبانه روزی پسران کاتولیک در کانکتیکات به نام کانتربوری شرکت کرد ، جایی که در زبان انگلیسی و تاریخ ، موضوعاتی که از او لذت می برد ، عالی بود ، اما تقریباً لاتین را به هم ریخت و در آن هیچ علاقه ای نداشت. با وجود نمرات ضعیف ، کندی به انتخاب خود ، یک مدرسه مقدماتی نخبه کانکتیکات ادامه داد. اگرچه او کاملاً درخشان بود - که به دلیل تفکر و ظرافت زیاد کار خود را در موارد نادری نشان می داد که وی خود را متقاضی می کرد - کندی در بهترین حالت یک دانش آموز متوسط ​​بود ، و ورزش ، دختران و شوخی های عملی را ترجیح می داد.

پدرش با تشویق به او نوشت: "اگر من واقعاً احساس نمی کردم کالای شما را داشته باشم در رفتار من نسبت به عدم موفقیت شما خیرخواهانه تر می شوم ... من خیلی توقع ندارم و ناامید نخواهم شد اگر شما به یک نبوغ واقعی تبدیل نمی شوید ، اما فکر می کنم با قضاوت و درک خوب می توانید یک شهروند با ارزش باشید. " کندی در واقع در دبیرستان بسیار مستهجن بود و خواندن کتابهایی که معلمان به او اختصاص داده بودند بی وقفه بود. او همچنین در دوران کودکی و بزرگسالی به بیماری مزمن مبتلا بود. وی از سرماخوردگی شدید ، آنفولانزا ، تب مروارید و حتی بیماریهای شدیدتر و غیرعادی که باعث شده او مجبور شود ماهها مدرسه را از دست بدهد رنج می برد و گاه او را به آستانه مرگ می کشاند.

پس از فارغ التحصیل شدن در چوات و گذراندن یک ترم در پرینستون ، کندی در سال 1936 به دانشگاه هاروارد منتقل شد. در آنجا ، وی الگوی دانشگاهی پسندیده خود را تکرار کرد و گاهی اوقات در کلاس هایی که از آن لذت می برد تعجب می کرد اما اثبات فقط یک دانش آموز متوسط ​​به دلیل انحراف همه کاره ورزش و زنان. خوش تیپ ، جذاب و برکت با لبخند تابناک ، کندی با همکلاسی های خود در دانشگاه هاروارد فوق العاده محبوب بود. دوست وی لم بیلینگز یادآوری می کند: "جک از هر کس که تاکنون می شناختم سرگرم کننده تر بود و فکر می کنم بیشتر افرادی که او را می شناختند نسبت به او یکسان احساس می کردند." کندی همچنین یک زن غیرقابل توصیف بود. او در طول سال بزرگداشت خود به بیلینگز نوشت: "من هم اکنون می توانم دم و دم را هر وقت که می خواهم آزاد کنم و گامی در جهت درست است."

با این وجود ، در نهایت به عنوان یک طبقه بالایی ، کندی در مورد مطالعات خود جدی شد و شروع به تحقق پتانسیل های خود کرد. پدر وی به عنوان سفیر در انگلیس منصوب شده بود ، و در سفر گسترده در سال 1939 ، کندی تصمیم به تحقیق و نوشتن یک پایان نامه ارشد در مورد چرا انگلیس تا این حد بی پروا کرد؟

  • محمدرضا ادهمی

اسحاق نیوتون کی بود؟
اسحاق نیوتن یک فیزیکدان و ریاضیدان بود که اصول فیزیک مدرن ، از جمله قوانین حرکت را تدوین کرد و به عنوان یکی از ذهنهای بزرگ انقلاب علمی قرن هفدهم شناخته شده است.

در سال 1687 ، او تحسین برانگیزترین اثر خود ، Philosophiae Naturalis Principia Mathematica (اصول ریاضی فلسفه طبیعی) را منتشر کرد که از آن به عنوان تنها تأثیرگذارترین کتاب در زمینه فیزیک یاد شده است. در سال 1705 ، او توسط ملکه آن انگلیس ، شوالیه شد و وی را سر آیزاک نیوتن ساخت.

اوایل زندگی و خانواده
نیوتن در 4 ژانویه 1643 در وولشتورپ ، لینکلنشر ، انگلیس متولد شد. با استفاده از تقویم جولیان "قدیمی" ، تاریخ تولد نیوتون گاهی به عنوان 25 دسامبر 1642 نمایش داده می شود.

نیوتن تنها پسر یک کشاورز مرفه محلی بود ، همچنین به نام اسحاق ، که سه ماه قبل از تولد درگذشت. از نیوتن انتظار نیامده بود که نوزادی زودرس متولد شده و ضعیف باشد.

هنگامی که او 3 ساله بود ، مادرش ، هانا آیسکوف نیوتن ، با یک وزنه بردار ، بارناباس اسمیت ازدواج مجدد کرد و برای زندگی با او رفت و نیوتن جوان را به همراه مادر بزرگ خود ترک کرد.


این تجربه اثری غیرقابل انکار بر نیوتن گذاشت و بعداً خود را به عنوان یک احساس حاد از ناامنی جلوه داد. او با نگرانی در مورد کارهای منتشر شده خود وسواس داشت و از شایستگی های آن با رفتار غیر منطقی دفاع کرد.

در سن 12 سالگی ، نیوتن پس از درگذشت همسر دوم ، با مادرش دوباره به هم پیوست. او از ازدواج دوم خود سه فرزند خردسال خود را به همراه آورد.


آموزش اسحاق نیوتن
نیوتن در مدرسه پادشاه در گرانتام ، شهری در لینکلن‌شایر ثبت نام کرد ، جایی که در آنجا با یک داروی محلی اقامت گزید و با دنیای جذاب شیمی آشنا شد.

مادرش او را در سن 12 سالگی از مدرسه بیرون کشید. برنامه او این بود که او را به عنوان یک کشاورز بکشاند و او را به سمت مزرعه گرایش دهد. نیوتن با بدبختی ناکام ماند ، زیرا متوجه شد که کشاورزی یکنواخت است. نیوتن خیلی زود به مدرسه کینگ اعزام شد تا آموزش ابتدایی خود را به پایان برساند.

شاید با درک توانایی های ذهنی ذاتی این جوان ، عموی وی که فارغ التحصیل کالج ترینیتی دانشگاه کمبریج است ، مادر نیوتن را ترغیب کرد که وی را وارد دانشگاه کند. نیوتن در سال 1661 در برنامه ای مشابه مطالعه کار ثبت نام کرد و متعاقباً روی میزها منتظر ماند و از اتاق های دانشجویان ثروتمندتر مراقبت کرد.

انقلاب علمی
با ورود نیوتن به کمبریج ، انقلاب علمی قرن هفدهم در حال حاضر در قدرت کامل بود. دیدگاه heliocentric از جهان - نظریه پردازی شده توسط ستاره شناسان نیکولوس کوپرنیک و یوهانس کپلر ، و بعدا توسط گالیله تصفیه شده - در اکثر محافل دانشگاهی اروپا مشهور بود.

فیلسوف رنه دکارت شروع به تدوین مفهوم جدیدی از طبیعت به عنوان یک دستگاه پیچیده ، غیر شخصی و بی اثر کرد. با این حال ، مانند اکثر دانشگاه های اروپا ، کمبریج در فلسفه ارسطویی و منظره ای از طبیعت که از منظر ژئوسنتریک جهان استوار است ، تکیه زده و با طبیعت به معنای کیفی و نه کمی برخورد می کند.

در طی سه سال اول حضور در کمبریج ، نیوتن برنامه درسی استاندارد را آموخت اما مجذوب علم پیشرفته تر شد. تمام اوقات فراغت خود را صرف خواندن فیلسوفان مدرن کرد. نتیجه یک عملکرد کمتر از ستاره بود اما عملکردی که با توجه به دوره تحصیلی او ، قابل درک است.

در این زمان بود که نیوتن مجموعه دوم یادداشت ها را با عنوان "Quaestiones Quaedam Philosophicae" ("برخی سؤالات فلسفی") نگه داشت. "Quaestiones" نشان می دهد که نیوتن مفهوم جدیدی از طبیعت را کشف کرده است که زمینه را برای انقلاب علمی فراهم می کند. اگرچه نیوتن فارغ التحصیل افتخارات و تمایزاتی بود ، اما تلاشهای وی موفق به کسب عنوان دانشمند و چهار سال پشتیبانی مالی برای تحصیلات بعدی شد.

در سال 1665 ، طاعون بوبونیک که اروپا را ویران می کرد به کمبریج آمد و دانشگاه را مجبور به تعطیل کرد. پس از وقفه ای دو ساله ، نیوتن در سال 1667 به کمبریج بازگشت و در کالج ترینیتی به عنوان همکار جزئی انتخاب شد ، زیرا هنوز هم او را به عنوان یک محقق متصور در نظر نمی گرفتند.

در سال های بعد ، ثروت او بهبود یافت. نیوتن قبل از 27 سالگی مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1669 دریافت کرد. در این مدت ، او به کتاب منتشر شده نیکلاس Mercator در مورد روش های مقابله با سریال های نامتناهی دست یافت.

نیوتن سریعاً رساله ای بنام De Analysi نوشت و نتایج گسترده تر خود را بیان کرد. او این موضوع را با دوست و مربی اسحاق بارو به اشتراک گذاشت ، اما نام او را به عنوان نویسنده درج نکرد.

در ژوئن 1669 ، بارو نسخه خطی غیرقابل بررسی را با ریاضیدان انگلیسی جان کالینز به اشتراک گذاشت. در آگوست 1669 ، بارو نویسنده خود را به کالینز عنوان کرد "آقای نیوتن ... بسیار جوان ... اما از نبوغ و مهارت فوق العاده ای در این چیزها".

کارهای نیوتن برای اولین بار مورد توجه جامعه ریاضیات قرار گرفت. اندکی پس از آن ، بارو استعفاء لوکسیایی خود را در کمبریج استعفا داد و نیوتن این کرسی را به عهده گرفت.

اکتشافات اسحاق نیوتن
نیوتن در اپتیک ، حرکت و ریاضیات اکتشافاتی انجام داد. نیوتن نظریه پردازی کرد که نور سفید ترکیبی از تمام رنگ های طیف است ، و آن نور از ذرات تشکیل شده است.
 

  • محمدرضا ادهمی

کانی وست کیست؟
همانطور که کانی وست بدون شک خود را به شما می گوید ، او یک پدیده قرن بیست و یکم است - تهیه کننده سوپراستار رپ که به نوبه خود هیپ هاپ را در طی یک دوره کاری ستاره ای تبدیل کرده است. اما نبوغ خلاق او که گاه توسط استعداد او برای قرار دادن تمام پای خود در دهان خود گرفتار می شود. او برای توئیت های عجیب و غریب و حرف های عجیبی که دارد ، تهاجم های مرحله نمایش جایزه ، حس شیک و جذابیت او و ازدواج پرشور او با کیم کارداشیان عنوان هایی را ایجاد کرده است. اما هنگامی که وست انگیزه های هنری خود را به موسیقی اش هدایت می کند ، نتایج به ندرت کمتر از هیجان است: از این رو هشت آلبوم انفرادی که در جوایز شماره های 1 و 21 گرمی فعالیت می کنند - هیچ رپری موفق به کسب بیشتر نشده است. دو مورد در فهرست 100 نفر از افراد معتبر مجله تایم. و از لو رید ، پرنس ، الون ماسک - و بیشتر از همه ، از خود غربی صحبت می کند. او در سال 2013 با ردیفی که شاید فقط او بتواند با صورت مستقیم تحویل دهد ، گفت: "من خدایی هستم."

در حال رشد در ساحل جنوبی ، شیکاگو
کانی عمری وست در 8 ژوئن سال 1977 در آتلانتا ، جورجیا متولد شد. پدر وی ، ری ، روزنامه نگار روزنامه Atlanta Journal بود و همچنین از نظر سیاسی در پلنگ های سیاه فعال بود. او بعداً یک مشاور مسیحی شد. مادر وستا ، دوندا ، معلمی بود که در دانشگاه ایالتی شیکاگو استاد انگلیسی شد و سرانجام ، مدیر پسرش قبل از مرگ در 58 سالگی بر اثر بیماری قلبی پس از جراحی زیبایی در سال 2007 درگذشت. گذشت او تأثیر عمیقی در غرب گذاشت. و همچنین شخصاً

ری و دوندا وقتی سه ساله وست شدند ، به طور دوستانه از هم جدا شدند. پس از آن او توسط مادرش در محله طبقه متوسط ​​جنوبی ساحل شیکاگو بزرگ شد و تابستان را با پدر گذراند. در سن 10 سالگی ، وست به مدت یک سال به همراه دوندا به چین رفت و در آنجا به عنوان بخشی از برنامه تبادل دانشگاه تدریس کرد. او تنها خارجی در کلاس خود بود. پس از بازگشت به شیکاگو ، وست به صحنه هیپ هاپ South Side کشیده شد و وی با دی جی و تهیه کننده No I.D. که مربی او شد دوست شد. وست از دبیرستان Polaris فارغ التحصیل شد و برای تحصیل در آکادمی هنر آمریکا در شیکاگو موفق به دریافت بورس تحصیلی شد - اما به طور کلی از کالج خارج شد تا موسیقی را دنبال کند ، اقدامی که سالها بعد عنوان نخستین آلبوم انفرادی خود را به وی اطلاع می دهد.

تهیه کننده موسیقی با استعداد
وست پس از گذراندن وقت برای تولید برای هنرمندان محلی ، یک سبک امضایی را ایجاد کرد که با نام "روح تراشه" شناخته می شود ، که نمونه آن از نمونه های نفس گیر است. وی سپس در سال 2001 به نیویورک نقل مکان کرد. در اینجا وی بزرگترین کار خود را برای تهیه آهنگ برای جی Z "این نمی تواند زندگی باشد" بدست آورد که در آلبوم 2000 Dynasty: Roc La Familia ظاهر شد. سال بعد ، وی با تولید چهار آهنگ در جی Z در فیلم The Blueprint ، شهرت روزافزون خود را تقویت کرد ، که به طور گسترده به عنوان یکی از بزرگترین آلبوم های رپ در تمام دوران شناخته می شد. از همان جا ، وست به تولید استعدادهای دیگر ستاره ای ، از جمله رپرهای موس دف ، طالب کولی و لوداکریس و خوانندگان آلیشیا کیس و بیانسه پرداخت.

اما وست راضی نبود که بازیکن پشت پرده باشد. او می خواست اصل عمل باشد. اما او در ابتدا تلاش کرد تا به عنوان رپ مورد توجه جدی قرار بگیرد - فاقد اعتبار "گانگستا" بود که در آن زمان مقدماتی بود: او یک کودک طبقه متوسط ​​هنری بود که پیراهن های چوگان صورتی و پیراهن های گوچی را می پوشید. وی از سوابق Roc-A-Fella خواست تا به او اجازه رپ دهد ، اما همانطور که جی Z بعداً به عنوان بنیانگذار به مجله تایم گفت: "همه ما در خیابان های بچه های کوچه ای بزرگ شدیم که برای دستیابی به این کار مجبور بودند هر کاری را که باید انجام دهند انجام دهند. سپس کانی وجود دارد ، کسی که به دانش من هرگز روزی در زندگیش نجنگیده است. من ندیدم که چگونه می تواند کار کند. " وست پاسخی مشابه از برچسب های دیگر دریافت کرد. وی به یاد می آورد: "من جلسات را همیشه گریه می کردم."

دیمون داش با بی میلی در سال 2002 وست را به Roc-A-Fella امضا کرد ، اما او بیشتر این کار را کرد تا وی را به عنوان تهیه کننده حفظ کند. در ماه اکتبر ، هنگامی که وست از یک جلسه ضبط در استودیوی کالیفرنیا به خانه رانندگی می کرد ، درگیر تصادف با سر اتومبیل شد که وی را با یک فک خرد شده ترک کرد. او در مورد این تجربه ، "از طریق سیم" ، ترانه ای نوشت و ضبط کرد که در ادامه جراحی بازسازی ، فکش همچنان بسته شد. او سپس ضمن بازپس گیری در LA ، بخش اعظم آلبوم اول خود را نوشت. اما وقتی آلبوم کامل شد ، به صورت آنلاین فاش شد. در پاسخ ، وست تصمیم گرفت که این کار را بهتر کند: او آهنگها را تجدید نظر کرد و بازنویسی کرد و تولید را تصفیه کرد ، طبل های قوی تر ، گروه های انجیلی و رشته ها را اضافه کرد (او ارکسترهایی را از جیب خودش پرداخت کرد).

عکس: Dominique Charriau / WireImages
عکس: Dominique Charriau / WireImages

"ترک دانشکده"
این آلبوم سرانجام در فوریه 2004 منتشر شد - 2.6 میلیون نسخه فروخته شد و وستر را به یک ستاره تبدیل کرد. با عنوان ترک تحصیلات دانشگاهی ، قالب گانگستری رپ را شکست ، با مضامینی از جمله مصرف گرایی (او در آن زمان انتقادی داشت) ، نژادپرستی ، آموزش عالی و اعتقادات مذهبی وی. وی در مورد تک آهنگ "عیسی والک" قدم زد: "آنها می گویند شما می توانید در مورد هر چیزی به جز عیسی رپ مورد تجاوز قرار دهید / این یعنی اسلحه ، سکس ، دروغ ، فیلمبرداری / اما اگر من در مورد خدا صحبت کنم ، سابقه من بازی نمی شود.

  • محمدرضا ادهمی

چه کسی مارتین لوتر بود؟
مارتین لوتر راهب آلمانی بود که اصلاحات پروتستان را در قرن شانزدهم آغاز کرد و به یکی از چهره های تأثیرگذار و بحث برانگیز در تاریخ مسیحی تبدیل شد.

لوتر برخی از اصول اساسی کاتولیسم روم را زیر سوال برد ، و پیروان او به زودی از کلیسای کاتولیک روم جدا شدند تا سنت پروتستان را آغاز کنند. اقدامات او اصلاحات عظیمی را در کلیسا انجام داد.

یک متکلم برجسته ، تمایل لوتر به مردم برای احساس نزدیکی بیشتر با خدا باعث شد وی کتاب مقدس را به زبان مردم ترجمه کند و رابطه رهبران کلیسا و پیروان آنها را به شدت تغییر داد.

اوایل زندگی
لوتر در 10 نوامبر 1483 در ایزلبن ، ساکسونی واقع در آلمان مدرن متولد شد.

والدین او ، هانس و مارگارت لوتر ، از نسب دهقان بودند. با این حال ، هانس بعنوان معدنچی و سنگ معدن موفقیتی داشت و در سال 1484 خانواده از آیزلبن به نزدیکی منسفلد نقل مکان کردند ، جایی که هانس کانسارهای سنگ معدن را در آن نگه داشت.

هانس لوتر می دانست که استخراج از معادن کار سختی است و می خواست که پسر امیدوار او شغل و فعالیت بهتری به عنوان وکیل داشته باشد. در هفت سالگی ، لوتر وارد مدرسه در منسفلد شد.

تحصیلات
در 14 سالگی ، لوتر به شمال به مگدبورگ رفت و در آنجا تحصیلات خود را ادامه داد. در سال 1498 ، او به آیزلبن بازگشت و در یک مدرسه ثبت نام کرد و به مطالعه گرامر ، بلاغت و منطق پرداخت. او بعدها این تجربه را با تمیز و جهنم مقایسه کرد.

در سال 1501 ، لوتر وارد دانشگاه ارفورت شد و در آنجا درجه ای از گرامر ، منطق ، بلاغت و متافیزیک دریافت کرد. در این زمان ، به نظر می رسید که وی در راه وکیل شدن است.

تبدیل شدن به یک راهب
در ژوئیه سال 1505 ، لوتر تجربه تغییر زندگی داشت که او را در مسیر جدیدی قرار داد تا راهب شود.

لوتر گرفتار طوفان هولناک و هراسناک ، جایی که او از زندگی خود می ترسید ، فریاد زد به سنت آن ، قدیس حامی معدنچیان ، "من را نجات بده ، سنت آن ، و راهب شوید! طوفان فروکش کرد و او نجات یافت.

بیشتر مورخان معتقدند که این یک اقدام خودجوش نبوده ، بلکه ایده ای است که قبلاً در ذهن لوتر شکل گرفته است. تصمیم برای راهب دشوار بود و پدرش را بسیار ناامید کرد ، اما احساس کرد که او باید یک وعده را حفظ کند.


لوتر همچنین از ترس جهنم و خشم خدا رانده شده بود و احساس می کرد زندگی در یک صومعه به او کمک می کند تا نجات پیدا کند.

چند سال اول زندگی رهبانیت برای لوتر دشوار بود ، زیرا او روشنگری مذهبی مورد نظر خود را پیدا نکرد. یک مربی به او گفت که زندگی خود را منحصراً بر روی عیسی مسیح متمرکز کند و این بعداً راهنمایی هایی را که به دنبال او می کند فراهم می کند.

سرخوردگی از رم
در 27 سالگی به لوتر این فرصت داده شد که نماینده یک کنفرانس کلیسای کاتولیک در رم شود. او از سر ناامیدی بیشتر دور شد و از بی اخلاقی و فسادی که در آنجا بین کاهنان کاتولیک شاهد بود بسیار دلسرد شد.

پس از بازگشت به آلمان ، در تلاش برای سرکوب آشفتگی معنوی ، در دانشگاه ویتنبرگ ثبت نام کرد. وی در تحصیلات عالی موفق به دریافت مدرک دکترا شد و به عنوان استاد الهیات در این دانشگاه درآمد (که امروزه به نام دانشگاه مارتین لوتر هال ویتنبرگ شناخته می شود).

لوتر سرانجام از طریق تحصیل در زمینه کتاب مقدس ، روشنگری مذهبی را بدست آورد. با شروع سال 1513 ، هنگام تهیه سخنرانی ، لوتر خط اول مزمور 22 را خواند ، که مسیح در فریاد او برای رحمت بر صلیب بلند شد ، فریادی شبیه به سرخوردگی خود لوتر از خدا و دین.

دو سال بعد ، در حالی که سخنرانی در مورد رساله پولس به رومیان ارائه می داد ، خواند: "تنها با ایمان زندگی خواهد کرد." او مدتی در این بیانیه سکونت داشت.

سرانجام ، وی فهمید که کلید نجات معنوی این نیست که از خدا بترسید یا توسط جزم های مذهبی به بردگی گرفته نشید بلکه ایمان داشته باشید که ایمان به تنهایی نجات را به همراه خواهد داشت. این دوره تغییر اساسی در زندگی وی به وجود آورد و اصلاحات را به حرکت درآورد.

کارت FACT LUTHER BIOGRAPHY را بارگیری کنید

کارت فاکتور مارتین لوتر
'95 پایان نامه '
در 31 اکتبر 1517 ، لوتر با عصبانیت از دور جدید پاپ لئو X برای کمک به ساخت باسیلای سنت پیتر ، ورق کاغذ را با 95 پایان نامه خود بر روی درب نمازخانه دانشگاه ویتنبرگ بست.

اگرچه لوتر قصد داشت این موارد باشد ، اما مباحث مربوط به 95 مورد ، نقد ویرانگرانه ای را در اختیار مردم قرار می دهد - کارهای خوب ، غالباً با کمک های مالی ، که جمعیت می تواند به مردم اجازه دهد مجازات های گناهان را لغو کنند - به عنوان فساد ایمان مردم.

لوتر همچنین نسخه ای را به اسقف اعظم آلبرت آلبرشت از ماینتز ارسال کرد و از او خواست تا به فروش مزایا پایان دهد. به کمک چاپخانه ، نسخه های پایان نامه 95 طی دو هفته در سراسر آلمان و طی دو ماه در سراسر اروپا پخش می شوند.


کلیسا سرانجام برای متوقف کردن عمل نافرمانی حرکت کرد. در اکتبر 1518 ، در جلسه‌ای که با کاردینال توماس کجتین در آگسبورگ برگزار شد ، لوتر به وی دستور داده شد تا 95 عنوان خود را با اقتدار پاپ به جای بیاورد.

لوتر گفت که او کناره گیری نخواهد کرد مگر اینکه فیلمنامه اشتباه او را ثابت کند. وی فراتر رفت و اظهار داشت که تصور می کند که پاپیتا صلاحیت تفسیر کتاب مقدس را دارد. این جلسه با یک مسابقه فریاد آور به پایان رسید و آغاز نهایی او را آغاز کرد

  • محمدرضا ادهمی

دالی پارتون کیست؟
دالی پارتون در 19 ژانویه سال 1946 در لواش ریج ، تنسی متولد شد و یکی از 12 کودک بود. پس از دبیرستان ، او برای پیگیری موسیقی به نشویل نقل مکان کرد و در ابتدا موفقیت خود را با ستاره پورتر واگنر ، ستاره کشور ، پیدا کرد ، پیش از آنکه کار حرفه ای خود را شروع کند و با آهنگ های hit مانند "Joshua" ، "Jolene" ، "The Bargain Store" ، "همیشه" شروع کند. دوستت دارم "،" اینجا دوباره می آیی "،" 9 به 5 "و" جزایر در جریان "، در میان بسیاری دیگر. یک خواننده / ترانه سرای بسیار ماهر که به خاطر روایت های متفکرانه و آوازهای متمایز شناخته شده است ، وی جوایز بزرگ زیادی را کسب کرده و در سال 1999 به سالن مشاهیر موسیقی کشور منتقل شده است. وی همچنین در فیلم هایی مانند 9 تا 5 و استیل مگنولیاس بازی کرده است و او را باز کرده است. پارک تم دالیوود در سال 1986. پارتون همچنان به طور منظم ضبط و تور می کند.

اوایل زندگی
نماد موسیقی و بازیگر کشور Countryly Rebecca Parton در 19 ژانویه سال 1946 در Locust Ridge ، تنسی متولد شد. پارتون در Appalachia روستایی فقیر شد. او یکی از 12 کودک بود و پول همیشه برای خانواده اش مسئله ای بود. اولین مواجهه او با موسیقی از اعضای خانواده ، از جمله مادرش ، که آواز می خواند و گیتار می زد ، بود. در سنین پایین ، او همچنین هنگام اجرای برنامه در کلیسا در مورد موسیقی آموخت.


پارتون اولین گیتار خود را از یک بستگان دریافت کرد و خیلی زود شروع به قلم آهنگ های خودش کرد. در 10 سالگی ، شروع به کار حرفه ای کرد و در نمایش های تلویزیونی و رادیویی محلی در ناکسویل ظاهر شد. پارتن سه سال بعد اولین بار خود را به نام Grand Ole Opry آغاز کرد. مشغول حرفه ای شدن در موسیقی بود ، وی پس از پایان دوره دبیرستان به نشویل نقل مکان کرد.


پورتر واگنر ، سولو هنرمند موفقیت و "ژولن"
فعالیت آواز خواندن پارتون واقعاً از سال 1967 آغاز به کار کرد. در این زمان ، او با پورتر واگنر در نمایش فیلم واگنر پورتر همکاری کرد. پارتون و واگنر به یک دوئوت محبوب تبدیل شدند و این زوج تعداد زیادی از بازدیدهای کشور را با هم ثبت کردند. بخش اعظم آن از منحنیهای شکیل ، قد و قدم های ریز و درشت و شخصیتی گرم او ساخته شده بود که به اعتقاد بعضی ها یک هنرمند متفکر و بینا با احساس تجارت خوب بود. پارتون از زمان فعالیت اولیه خود ، از انتشار حق چاپ در فهرست آهنگ های خود ، که میلیون ها دلار از حق امتیاز وی کسب کرده است ، محافظت می کند.


"به محض این که توانستم ، شرکت چاپ و نشر خودم را راه اندازی کردم ، برچسب رکورد خودم را گرفتم. فکر می کنم مهم است ، در صورت امکان ، همه کالاهای خود را در نزدیکی خانه نگه دارید ، جایی که می توانید آنها را کنترل کنید و بدانید که با آنها چه می گذرد. " - دالی پارتون

کار پارتون با واگنر نیز به او کمک کرد تا با RCA Records قرارداد ببندد. پارتون پس از چندین مجرد ترسیم ، اولین مسابقه شماره 1 کشور خود را در سال 1971 با "جوشوا" ، یک آهنگ الهام گرفته از آبی رنگ در مورد دو شخصیت انفرادی که عشق را پیدا می کنند به ثمر رساند. تعداد بازدیدهای شماره 1 در اواسط دهه 70 از جمله "Jolene" ، یک تک آهنگ شگفت انگیز که در آن یک زن به یک زن زیبا دیگر التماس می کند که مرد خود را به او القا نکند ، و "I Will Always Love You" به شما ادای احترام می کند. از راه های حرفه ای جدا شد. بازدیدهای دیگر کشور از این دوره شامل نمایش های اثرگذار "عشق مثل یک پروانه" است ، تحریک آمیز "فروشگاه Bargain" ، معنوی "جستجوگر" و نوشتن "تمام کاری که می توانم انجام دهم". وی برای دامنه کار قانع کننده خود ، در سال 1975 و 1976 جایزه انجمن موسیقی کشور را برای خواننده زن دریافت کرد.

در سال 1977 ، پارتون اولین سر و صدا کراس اوور خود را با صدای بید ، تلخ و تلخ به یک عاشق بازگشت ، "Here You Again Again". این ترانه در صدر نمودارهای کشور و همچنین شماره 3 در نمودارهای پاپ قرار گرفت و همچنین اولین جایزه گرمی خواننده / ترانه سرا را به طور خاص برای بهترین عملکرد آوازی کشور ، مشخص کرد. بازدیدهای شماره 1 کشور که بیشتر از لحاظ عاطفی تحت هدایت قرار گرفته اند ، شامل "همه کار اشتباه است ، اما خوب است" ، "دل شکسته" و "شروع دوباره" ، تصنیفی که توسط دانا تابستان ، ستاره دیسکو نوشته شده است.

اولین فیلم و شماره 1 Hit: '9 تا 5'
پارتون شاید به اوج موفقیت اصلی خود در دهه 1980 برسد. او نه تنها در فیلم کمدی 9 به 5 با جین فوندا و لیلی تاملین در سال 1980 بازی کرد که اولین فیلم او بود اما در موسیقی متن فیلم نیز نقش داشت. آهنگ این عنوان با یکی از به یادماندنی ترین خطوط افتتاحیه در تاریخ موسیقی محبوب ، اثبات شد که یکی دیگر از آمارهای شماره 1 برای Parton در هر دو نمودار پاپ و کشور است و نامزد دریافت جایزه اسکار را نیز به دست آورد. پارتون بعدی در سال 1982 با برت رینولدز و Dom DeLuise در بهترین فیلم فاحش خانه کوچک در تگزاس بازی کرد که به معرفی نسل جدیدی با ترانه او "I Will Always Love You" کمک می کند. سال بعد ، او با یک جزیره در جریان ، یک سر و صدای دیگر دیگر زد.

"من دقیقاً مانند دختر کنار دختر هستم. اگر اتفاقی بیفتد که در کنار یک پارک تفریحی زندگی می کنید." - دالی پارتون

در حدود این زمان ، پارتون در جهت جدید شاخه شد. وی در سال 1986 پارک اختصاصی خود را با نام Dollywood در Pigeon Forge ، تنسی افتتاح کرد. پارک تفریحی تا امروز یک مقصد مسافرتی محبوب است.

'همیشه دوستت خواهم داشت'
با گذشت سالها ، پارتون از بسیاری از همکاریهای موفق دیگر بهره مند شده است. او آلبوم برنده جایزه گرمی Trio را با امیلیو هریس و لیندا رونشتاد در سال 1987 ضبط کرد. در سال 1992 ، آهنگ او "I Will Always Love You" دوباره خواند.

  • محمدرضا ادهمی

کندریک لامار کیست؟
کندریک لامار دادورث ، که به عنوان کندریک لامار اجرا می کند ، در 17 ژوئن 1987 در کامپتون ، کالیفرنیا ، متولد شد. وی پس از نوشتن داستان ها در کودکی ، اشعاری را درباره خیابان های خشن کامپتون که در او بزرگ شده بود ، به موسیقی فرستاد. او با نام K-Dot رپ زد و مجموعه ای از نوارهای ترکیبی به طور فزاینده ای را منتشر کرد ، که وی را مورد توجه دکتر تولیدکننده فوق العاده هیپ هاپ قرار داد. اولین ضبط برچسب اصلی لامار ، بچه خوب ، m.A.A.d City ، برای یک هنرمند ضبط شده در آینده به تحسین و فروش چشمگیر عرضه شد. او همچنان به دریافت آلبوم های خود برای آلبوم سال 2015 ، To Pimp a Butterfly ، و پیگیری های سال 2017 خود ، DAMN. هر دوی آنها گرمی را برای بهترین آلبوم رپ برنده شدند ، در حالی که DAMN. همچنین تاریخ را به عنوان اولین ژانر خود موفق به دریافت جایزه پولیتزر کرد.

زمینه و زندگی اولیه
کندریک لامار دادورث (نام خانوادگی خود را برای اجرا به عنوان کندریک لامار برانگیخت) در 17 ژوئن 1987 در کامپتون ، کالیفرنیا متولد شد. والدین وی برای فرار از فرهنگ باند شهر به کامپتون از شیکاگو نقل مکان کرده بودند ، اگرچه پدر لامار با او در ارتباط بوده است. باند بدنام Gangster Disciples. با افزایش تجارت در اواخر دهه 1980 و حضور باند کرانه های ساحل غربی ، لامار در اطراف فعالیت های خیابانی نامناسب رشد کرد ، اما به نظر می رسید او بیشتر از آنکه به آن آسیب برساند تأثیر دارد. او دانش آموز خوبی بود که از نوشتن ، ابتدا داستان ها و شعرها و سپس اشعار لذت می برد.


خانواده لامار مستقیماً مورد خشونت خیابانها قرار گرفتند ، اما او همچنان متفکر و با گفتار آرام بود ، حتی تا به حال یک ناظر مشتاق ، حتی به عنوان یک کودک. او moniker K-Dot را تصویب کرد و به عنوان رپر اجرای اشعار خود را شروع کرد. در سن 16 سالگی ، در سال 2003 ، او نوار ترکیبی به نام Youngest Head Nigga را در Charge به گردش درآورد که علاقه زیادی به بومی خود در کالیفرنیای جنوبی و خارج از کشور داشت.

این پروژه کافی بود تا لامار با یک شرکت Top Dawg Entertainment ، یک برچسب مستقل کالیفرنیا و فیدر مارک های مهم ، یک قرارداد ضبط کند. وی در ادامه به انتشار دو نوار ترکیبی معتبر دیگر ، یعنی Day Training (2005) و C4 (2009) ، که به طور پیوسته با سایر رپرتورهای آینده دار و ساحل غربی مانند Jay Rock ، Ab-Soul و Schoolboy Q. Lamar و این نوازندگان دیگر همکاری می کند. سرانجام جمعی از رپ های خود ، بلک هیپی را تشکیل دادند.

ملاقات دکتر دره
در سال 2010 ، لامار برچسب K-Dot را رها کرد و شروع به استفاده از نام خود کرد. او همچنین یک نوار مخلوط چهارم را با نام Overly Dedicated ارائه داد. در همان سال ، لامار اولین آلبوم مستقل کامل خود را با عنوان Top Dawg Entertainment منتشر کرد. با عنوان بخش.80 ، آن را منحصراً در iTunes منتشر شد.


لامار به نوشتن موسیقی و اشعار خود ادامه داد و همچنان به تور و همکاری با هنرمندان محبوب تر ضبط مانند Young Jeezy ، The Game ، Talib Kweli ، Busta Rhymes و Lil Wayne ادامه داد. دکتر دره ، یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین تولید کنندگان هیپ هاپ ، این هنرمند جوان را زیر بال خود گرفت و به عنوان مربی او در موسیقی و تجارت تبدیل شد.

همزمان با ساخت و سازهای لامار ، دکتر Dre او را به همراه رکورددار مستقل خود ، Aftermath Entertainment ، در کنار ستارگان رپ تأسیس شده امینم و 50 Cent (در یک سرمایه گذاری مشترک با تاپ داگ) امضا کرد. پس از آن توسط برچسب اصلی Interscope (موسیقی جهانی) توزیع شد که این امر بازاریابی ، فروش و توزیع ماهیچه ای را به همراه دارد تا حرفه لامار را به سطح بعدی برساند. اکنون کودک آرام و ناظر که در مدرسه نمرات خوبی کسب کرده بود ، آماده شد تا به جدیدترین سوپراستار رپ تبدیل شود.

"بچه خوب ، شهر م.آ.ا.ا"
در اکتبر 2012 ، آلبوم بسیار محبوب پیش بینی شده لامار ، بچه خوب ، شهر m.A.A.d ، مورد تحسین گسترده قرار گرفت. (لیدی گاگا آهنگی را با لامار برای این آلبوم ضبط کرد ، اما در نهایت به دلیل "اختلافات خلاقانه" در آن گنجانده نشده است.) هیت های تک آهنگ هایی مانند "استخرهای شنا (نوشیدنی)" و "شعر عدالت" را ضبط کرد و ظهور رپ به عنوان یک استعداد به وجود آمد. تماشای ، راه را برای او برای حضور در تلویزیون بزرگ آمریکا در هنگام تبلیغ این آلبوم از جمله Saturday Night Live ، Late Night With David Letterman و Late Night With Jimmy Fallon پاک کرد. این پایه طرفداران او را نه تنها در بین سرهای سخت هیپ هاپ ، بلکه در بین دانشجویان و طرفداران راک جایگزین تقویت کرد.

احیای هیپ هاپ
درخواست لامار به توده ها متوقف نشد. اشعار برانگیخته در اولین آلبوم وی ، منتقدان هیپ هاپ را نیز به خود جلب کرد ، با آنکه MTV او را "داغترین MC" سال 2012 نامگذاری کرد - قرار دادن وی در گروه سایر رپرهایی که این عنوان را کسب کرده اند ، از جمله لیل وین ، جی ز و کانی وست.

علاوه بر این ، منتقدین به آیه لامار در مورد آهنگ "کنترل" اثر رپ بیگ شان توجه داشتند. اگرچه این آهنگ توسط یک هنرمند دیگر نوشته شده است ، اما آیه لامار به دلیل چالش او برای چندین نام محبوب دیگر در دنیای هیپ هاپ ، از جمله دریک ، جی کوئل و خود بیگ شان ، توجه را به خود جلب کرد. ادعاهای جسورانه در آیه جنجالی به دست آمده توسط لامار ، جنجالی را به یادگار گذاشت که یادآور دوره کلاسیک هیپ هاپ است و از منتقدین ، ​​رپرسها و هواداران به همان اندازه قدردانی می کرد.

لامار به دلیل مشاهدات تند خود در مورد فرهنگ خیابانی ، که اغلب روانشناسی قربانیان جنایات را بررسی می کند ، محبوب است. وی به انگلیسی گفت: "این جالب ترین داستان برای من است."

  • محمدرضا ادهمی

هریت تومن کی بود؟
هریت تومن که در اثر برده داری در مریلند متولد شد ، در سال 1849 به آزادی در شمال گریخت تا به معروف ترین "هادی" در راه آهن زیرزمینی تبدیل شود. تومن زندگی خود را در معرض خطر قرار داد تا صدها نفر از اعضای خانواده و سایر بردگان از سیستم مزارع را به سمت آزادی در این شبکه مخفی پیچیده خانه های امن سوق دهد. تومانی که پیش از جنگ داخلی آمریکا ، یک جنبش پیشگام بود ، در دوران جنگ نیز به ارتش اتحادیه کمک کرد و در بین سایر نقشها به عنوان جاسوسی کار کرد.

پس از پایان جنگ داخلی ، تومان زندگی خود را وقف کمک به برده های فقیر فقیر و سالمندان کرد. به افتخار زندگی و تقاضای مردمی ، در سال 2016 ، وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد که توبمن جایگزین آندرو جکسون در مرکز لایحه جدید 20 دلار خواهد شد.

تاریخ تولد و خانواده هریت تومن
تاریخ تولد توبمن ناشناخته است ، اگرچه احتمالاً بین سالهای 1820 تا 1825 اتفاق افتاده است. مادر او ، هریت "ریت" گرین ، متعلق به مری پاتیسون برودس بود. پدر او بن راس که متعلق به آنتونی تامپسون بود (تامپسون و برادس در نهایت ازدواج کردند).


توبمن که در ابتدا با نام Araminta Harriet Ross نامگذاری شد ، توسط والدینش لقب مینیت را گرفت. آرامینتا در زمان ازدواج نام خود را به هریت تغییر داد ، احتمالاً برای احترام به مادرش.

دوران کودکی هریت تومن
زندگی اولیه تومن پر از سختی بود. پسر مری برودس ، ادوارد ، سه خواهر توبمن را در مزارع دوردست فروخت و خانواده را جدا کرد. هنگامی که یک تاجر از جورجیا در مورد خرید پسر کوچکترین ریت ، موسی ، به برودس نزدیک شد ، ریت با موفقیت در برابر شکستگی بیشتر خانواده خود مقاومت کرد و نمونه ای قدرتمند برای دختر خردسال خود قرار داد.

خشونت بدنی بخشی از زندگی روزمره برای تومان و خانواده او بود. خشونت هایی که او در اوایل زندگی متحمل شد ، باعث صدمات جسمی دائمی شد. توبمان بعداً روز خاصی را بازگو کرد که پنج بار قبل از صبحانه شلاق خورد. او زخم ها را تا آخر عمر به همراه داشت.

شدیدترین آسیب دیدگی در زمان نوجوانی رخ داد. او برای تهیه لوازم مورد نیاز به یک فروشگاه کالاهای خشک فرستاده و با یک برده روبرو شد که بدون مجوز مزارع را ترک کرده بود. سرپرست این مرد خواستار شد تاوبمن به مهار فراری کمک کند. وقتی توبمن امتناع کرد ، ناظر وزنه ای دو پوندی را به او وارد کرد که به سر او اصابت کرد. توبمن تا آخر عمر تحمل تشنج ، سردردهای شدید و قسمت های مخدر را نشان داد. او همچنین حالات شدید رویایی را تجربه کرد ، که او را به عنوان تجربیات مذهبی طبقه بندی کرد.


خط آزادی و برده داری برای تومانی و خانواده اش مضر بود. پدر توبمن ، بن ، در 45 سالگی ، طبق مقرر در وصیت نامه صاحب قبلی ، از بردگی رهایی یافت. با این وجود ، بن گزینه های کمی داشت اما همچنان به عنوان برآورد کننده چوب و پیشکسوت برای صاحبان سابق خود به کار خود ادامه داد.

اگرچه مقررات مشابهی در مورد ریت و فرزندانش اعمال می شد ، اما افراد صاحب خانواده تصمیم به آزادی آنها نمی گرفتند. با وجود وضعیت آزاد ، بن قدرت کمی برای به چالش کشیدن تصمیم خود داشت.


همسران و کودکان
در سال 1844 ، هریت با یک مرد سیاه پوست آزاد به نام جان تومان ازدواج کرد. در آن زمان حدود نیمی از مردم آفریقایی-آمریکایی در ساحل شرقی مریلند آزاد بودند و برای یک خانواده هم غیر عادی نبود که شامل افراد آزاد و بردگی شود.

در مورد جان توبمن یا ازدواج او با هریت اطلاعات کمی وجود دارد ، از جمله اینکه آیا و چه مدت آنها در کنار هم زندگی کرده اند. هر فرزندی که احتمالاً آنها می خواستند به عنوان بردگی در نظر گرفته شوند ، زیرا وضعیت مادر بر فرزندانش دیکته می کرد. جان از ساخت سفر در راه‌آهن زیرزمینی با هریت خودداری کرد و ترجیح داد با همسر جدیدی در مریلند بماند.

در سال 1869 ، تومان با یک جانباز جنگ داخلی به نام نلسون دیویس ازدواج کرد. در سال 1874 ، این زوج دختر بچه ای به نام گرتی را به فرزند خود پذیرفتند.


هریت تومن و راه آهن زیرزمینی
بین 1850 و 1860 ، توبمن به دنبال شبکه شناخته شده به عنوان راه آهن زیرزمینی 19 سفر از جنوب به شمال انجام داد. وی بیش از 300 نفر از جمله والدین و خواهران و برادران خود را از بردگی گرفته تا آزادی راهنمایی کرد و لقب "موسی" را برای رهبری خود به دست آورد.

Tubman برای اولین بار وقتی در سال 1849 از این راه برای رهایی از برده داری استفاده کرد با راه آهن زیرزمینی روبرو شد. پس از گذشت یک بیماری و مرگ صاحبش ، توبمن تصمیم گرفت تا از بردگی در مریلند برای فیلادلفیا بگریزد. او می ترسید خانواده اش بیشتر جدا شود و نگران سرنوشت خودش به عنوان یک برده بیمارگونه با ارزش اقتصادی پایین بود.

دو برادرش بن و هری او را در 17 سپتامبر 1849 همراهی کردند. با این وجود پس از انتشار اخطاریه در دموکرات کمبریج که مبلغ 300 دلار پاداش برای بازگشت آرامینتا ارائه می داد ، برادران هری و بن فکر دوم داشتند و به مزارع بازگشتند. . تومن برنامه ای برای ماندن در اسارت نداشت. او با دیدن خانه های برادران خود با خیال راحت در خانه ، او به زودی تنهایی برای پنسیلوانیا راهی کشور شد.


با استفاده از راه آهن زیرزمینی ، تومن تقریباً 90 مایل به فیلادلفیا رفت. او با احساس آرامش و هراس به ایالت آزاد پنسیلوانیا عبور کرد

  • محمدرضا ادهمی

محمد کی بود؟
محمد پیامبر و بنیانگذار اسلام بود. بیشتر زندگی اولیه او به عنوان یک تاجر سپری شد. در سن 40 سالگی ، او شروع به وحی هایی از جانب خداوند کرد که پایه و اساس قرآن و پایه و اساس اسلام شد. تا سال 630 او بیشتر عربستان را تحت یک آیین واحد متحد کرده بود. از سال 2015 ، بیش از 1.8 میلیارد مسلمان در جهان وجود دارند که معتقدند "هیچ کس جز خدا نیست ، و محمد پیامبر او است."

زندگی محمد
محمد در حدود سال 570 میلادی در مکه (اکنون در عربستان سعودی) متولد شد. پدرش قبل از تولد درگذشت و او ابتدا توسط پدر بزرگ و سپس عمویش بزرگ شد. او به خانواده ای فقیر اما محترم قریش تعلق داشت. خانواده در سیاست و تجارت مکه فعال بودند.

بسیاری از قبیله هایی که در آن زمان در شبه جزیره عرب زندگی می کردند ، عشایری بودند و در هنگام متلاشی ساختن کویر ، کالاها را تجارت می کردند. بیشتر قبایل مشرک بودند و مجموعه خدایان خود را می پرستیدند. شهر مکه یک مرکز مهم تجاری و مذهبی بود ، که در بسیاری از معابد و اماکن عبادی وجود داشت ، جایی که فداکارها برای بتهای این خدایان دعا می کردند. معروف ترین سایت کعبه (به معنی مکعب به زبان عربی) بود. اعتقاد بر این است که توسط ابراهیم (ابراهیم به مسلمانان) و فرزندش اسماعیل ساخته شده است. به تدریج مردم مکه به مشرک و بت پرستی روی آوردند. از بین همه خدایان پرستش شده ، اعتقاد بر این است که خداوند بزرگترین و تنها فرد بدون بت محسوب می شد.

در دوران نوجوانی ، محمد در کاروان شتر کار می کرد و به دنبال بسیاری از افراد ، سن و سال خود را که در پی پله ای از ثروت ناچیز بود ، در پی داشت. وی که برای عموی خود کار می کرد ، در سفر تجاری به سوریه و سرانجام از دریای مدیترانه به اقیانوس هند تجربه کرد. با گذشت زمان ، محمد به عنوان صادقانه و صمیمانه شهرت به دست آورد ، و لقب "العامین" را به معنای مومن یا قابل اعتماد بدست آورد.

محمد در اوایل دهه 20 ، کار خود را برای یک زن تاجر ثروتمند به نام خدیجه ، 15 سال ارشد خود آغاز کرد. او به زودی مورد توجه این مرد جوان و موفق قرار گرفت و پیشنهاد ازدواج داد. او قبول کرد و با گذشت سالها اتحادیه شاد چندین فرزند به دنیا آورد. همه در بزرگسالی زندگی نمی کردند ، اما یکی ، فاطمه ، با پسر عموی محمد ، علی بن ابی طالب ازدواج می کرد ، که مسلمانان شیعه او را جانشین محمد می دانند.

پیامبر اکرم
محمد همچنین بسیار مذهبی بود و گاهاً سفرهای فداکاری را به اماکن مقدس نزدیک مکه انجام می داد. در یکی از زیارتهای خود در سال 610 ، او در غاری در کوه جبل آ-نور مشغول مدیتیشن بود. فرشته گابریل ظاهر شد و کلام خدا را روایت کرد: "به نام پروردگارت که آفریده ، تلاوت کن و انسان را از یک لخته آفریده! تلاوت برای پروردگار شما سخاوتمندانه است ... این سخنان به آیات آغازین فصل 96 قرآن تبدیل شدند. بیشتر مورخان اسلامی معتقدند که محمد ابتدا توسط افشاگری ها مختل شده بود و او چندین سال به طور علنی به آنها می گفت. با این حال ، در سنت شیعه آمده است که وی از پیام آنجل گابریل استقبال کرده و از اینکه الهام گرفته است تا تجربه خود را با دیگر مؤمنان بالقوه به اشتراک بگذارد ، الهام گرفته است.

طبق سنت اسلامی ، اولین کسی که اعتقاد داشت همسر وی ، خدیجه و دوست نزدیک او ابوبکر بود (که مسلمانان اهل سنت به عنوان جانشین محمد قلمداد می کردند). به زودی ، محمد شروع به جمع آوری دنباله کوچک کرد و در ابتدا با مخالفت روبرو نشد. اکثر مردم مکه یا او را نادیده می گرفتند یا او را فقط پیامبر دیگری به سخره می گرفتند. با این حال ، هنگامی که پیام او عبادت بت و مشرک را محکوم کرد ، بسیاری از رهبران قبایل مکه شروع به دیدن محمد و پیام او به عنوان یک تهدید کردند. علاوه بر این که در مقابل اعتقادات دیرپا قرار داشت ، محکوم کردن عبادت بت عواقب اقتصادی برای بازرگانانی داشت که به هزاران زائر که هر سال به مکه می آمدند ، خدمت می کردند. این امر به ویژه در مورد اعضای قبیله خود محمد ، قریش ، که حافظ کعبه بودند ، صدق کرد. بازرگانان و رهبران مکه با تهدید یک تهدید ، به محمد انگیزه دادند تا موعظه های او را رها کند ، اما او امتناع ورزید.

مقاومت فزاینده ای در برابر محمد و یارانش افزایش یافته و در نهایت مجبور شدند از مکه به مدینه ، شهری در 260 مایل به شمال در 622 هجرت کنند. این رویداد نشانه آغاز تقویم مسلمانان است. در آنجا محمد در پایان دادن به جنگ داخلی در میان بسیاری از قبایل این شهر مؤثر بود. محمد در مدینه ساکن شد و جامعه مسلمان خود را بنا کرد و به تدریج پذیرش و پیروان بیشتری را جمع کرد.

بین سالهای 624 تا 628 ، مسلمانان برای زنده ماندن خود درگیر یک سلسله نبردها شدند. در آخرین رویارویی بزرگ ، "نبرد سنگر و محاصره مدینه" ، محمد و یارانش پیروز شدند و پیمانی منعقد شد. این پیمان یک سال بعد توسط متحدین مکن شکسته شد. در حال حاضر ، محمد قدرت زیادی داشت و موازنه قدرت از رهبران مکه به سمت او تغییر یافته بود. در سال 630 ، ارتش مسلمان به مکه راهپیمایی کرد و با کمترین تلفات این شهر را گرفت. محمد از بسیاری از رهبران مکانی که با او مخالفت کردند و بسیاری دیگر را عفو کرد ، عفو کرد. بیشتر جمعیت مکان به اسلام گرویدند. محمد و یارانش پس از آن پیش رفتند

  • محمدرضا ادهمی

ریکی مارتین کیست؟
ریکی مارتین از شش سالگی شروع به حضور در تبلیغات کرد. او عضو گروه آواز خواندن نوجوانان منودو بود تا 18 سالگی. پس از پایان دوره دبیرستان ، در حالی که حرفه موسیقی انفرادی خود را دنبال می کرد ، در صحنه و تلویزیون ظاهر شد. اولین آلبوم و تک آهنگ انگلیسی او بسیار موفق بود. او امروز به موسیقی و اسپانیایی و انگلیسی ادامه می دهد.

اوایل زندگی و منودو
Enrique خوزه مارتین چهارم متولد 24 دسامبر سال 1971 ، در سن خوان ، پورتوریکو ، مارتین شروع به حضور در تبلیغات در تلویزیون های محلی در حدود شش سالگی کرد. او سه بار برای گروه آواز خواندن نوجوانان منودو پیش از اینکه سرانجام در سال 1984 امتیاز خود را بدست آورد ، استماع کرد. مارتین در پنج سال حضورش در منودو ، به چندین زبان در سراسر دنیا آواز خواند. او در سال 1989 به گروه سنی 18 سال رسید و فقط به مدت طولانی دبیرستان را به پایان رساند تا قبل از پایان تحصیلات دبیرستان ، به نیویورک بیاید تا حرفه ای بازیگری و آواز خواندن را دنبال کند.

آهنگ ها و آلبوم ها
در حالی که مارتین به طور جدی حرفه بازیگری خود را دنبال می کرد ، وی در حال ضبط و انتشار آلبوم ها و نمایش های کنسرت نیز بود. او در پورتوریکو بومی و در کل جامعه لاتین / اسپانیایی مشهور شده بود.


اولین آلبوم انفرادی او ، ریکی مارتین ، در سال 1988 توسط بخش لاتین سونی منتشر شد و پس از آن تلاش دوم ، Me Amaras ، در سال 1989 انجام شد. سومین آلبوم او ، A Medio Vivir ، در سال 1997 منتشر شد ، در همان سال که او قرض داد. صدا به نسخه اسپانیایی زبان ویژگی انیمیشن دیزنی ، هرکول. پروژه بعدی وی ، Vuelve که در سال 1998 منتشر شد ، تک آهنگ "La Copa de la Vida" ("جام زندگی") را نشان داد که مارتین در مسابقات فوتبال جام جهانی 1998 فرانسه ، به عنوان بخشی از ویترین پخش شد. به 2 میلیارد نفر در سراسر جهان

در جوایز گرمی در فوریه 1999 ، مارتین ، که قبلاً یک احساس پاپ جهانی بود ، درست قبل از گرفتن جایزه بهترین عملکرد پاپ لاتین برای Vuelve ، یک نمایش هیجان انگیز از "La Copa de la Vida" را در سالن حرم لس آنجلس ارائه داد.

'Livin' La Vida Loca به پدیده ای پاپ تبدیل می شود
او پس از آن شب ساخت ستاره گرمی با انتشار اولین تک آهنگ انگلیسی موفقیت آمیز خود ، "Livin 'La Vida Loca". آلبوم او ریکی مارتین در جدول بیلبورد شماره یک قرار گرفت. مارتین همچنین در جلد مجله تایم نمایش داده شد و از وی کمک کرد تا نفوذ فرهنگی لاتین را در موسیقی پاپ آمریکایی اصلی افزایش دهد.

برای افزودن به موفقیت آلبوم اول و تک آهنگ انگلیسی خود ، مارتین در جوایز گرمی ، که در فوریه 2000 برگزار شد ، در چهار گروه نامزد شد. اگرچه وی در هر چهار گروه از دست داد - به هنرمند کهنه کار پاپ استینگ (بهترین آلبوم پاپ ، بهترین مرد) اجرای موسیقی پاپ ووکال) و سانتانا ، گروه به سرپرستی گیتاریست نوازنده کارلوس سانتانا (آهنگ سال ، ضبط سال) - یک سال پس از اولین پیروزی گرمی ، مارتین یک اجرای زنده زنده قرمز دیگر اجرا کرد.

"او انفجار"
در نوامبر 2000 ، مارتین Sound Loaded ، آلبوم پیگیری بسیار مورد انتظار را برای ریکی مارتین منتشر کرد. تک آهنگ او ، "او بانگ می زند" ، مارتین نامزد گرمی دیگری را برای بهترین اجرای آواز مرد پاپ بدست آورد.

پس از Sound Loaded ، مارتین به ساخت اسپانیایی و انگلیسی به موسیقی ادامه داد. بزرگترین بازدیدهای اسپانیایی زبان او در La Historia (2001) گردآوری شده است. این دو سال بعد توسط الماس دل سیلنسیو دنبال شد ، که حاوی مطالب جدیدی بود که به زبان اسپانیایی خوانده می شد. آلبوم لایف (2005) اولین آلبوم انگلیسی زبان او از سال 2000 بود. این آلبوم از نظر منطقی خوب عمل کرد و به 10 جدول برتر آلبوم بیلبورد رسید. با این حال ، مارتین هنوز مجدداً همان سطح موفقیت پاپ را که با آلبوم های قبلی به دست آورد ، بازیابی نکرد.

بازیگری
هنگامی که مارتین برای اجرای یک صحنه موسیقی به مکزیک سفر کرد ، حواشی باعث شد تا به عنوان یک خواننده در تله تلگراف اسپانیایی سال 1992 ، Alcanzar una Estrella یا To Reach a Star به عنوان یک خواننده بازی کنید. این نمایش چنان محبوب شد که او در یک نسخه فیلم از سریال دوباره نقش آفرینی کرد. در سال 1993 ، مارتین به لس آنجلس نقل مکان کرد ، جایی که اولین فیلم تلویزیونی آمریکایی خود را در سینما Get By بدست آورد. در سال 1995 ، او در اکراه صابون روزانه ، بیمارستان عمومی عمل کرد و در سال 1996 در تولید برادوی لس میسلیبل نقش بازی کرد.

پروژههای اخیر
مارتین زندگینامه خود را با نام من در سال 2010 منتشر کرد که به سرعت تبدیل به پرفروش شد. در همین زمان ، او همچنین برای خواندن تک آهنگ "بهترین چیز در مورد من آیا شما" با جوس استون همگام شد که اثبات شد یک ضربه جزئی بود. مارتین به زودی یک آلبوم جدید از آهنگ ها را که اکثراً به زبان اسپانیایی منتشر شده بود ، Música + Alma + Sexo (2011) منتشر کرد که تقریباً به صدر جدول های پاپ صعود کرد و آخرین رکورد شماره یک او در نمودارهای لاتین شد.

در سال 2012 ، مارتین در سریال دبیرستان موسیقی Glee میهمان مهمان شد. او همچنین در ماه آوریل برای احیای موزیکال ضربه ای اویتا توسط تیم رایس و اندرو لوید وببر به برادوی بازگشت. او نقش چه را بازی کرد ، که به روایت داستان اوا پروون ، یکی از افسانه ای ترین چهره ها و همسر آرژانتین به رهبر خوان پرون کمک می کند.

  • محمدرضا ادهمی