آهنگ جدید

چه کسی حقیقت Sojourner بود؟
سوژورنر حقیقت ، یک تبادلگر و فعال حقوق زنان آفریقایی آمریکایی بود که به خاطر سخنرانی خود در مورد نابرابری های نژادی "آیا من یک زن نیستم" ، معروف و شناخته شده در سخنرانی خود در مورد نابرابری های نژادی ، "آیا من یک زن نیستم" ، که در سال 1851 به طور هم زمان در کنوانسیون حقوق زنان اوهایو تحویل داده شد.

حقیقت به بردگی متولد شد ، اما در سال 1826 با دختر شیرخوار خود به آزادی گریخت. او زندگی خود را وقف آرمانگرایانه کرد و به استخدام نیروهای سیاه برای ارتش اتحادیه کمک کرد. اگرچه حقیقت کار خود را به عنوان یک جبهه گرا آغاز کرد ، اما علل اصلاحات گسترده و متنوع ، از جمله اصلاحات زندان ، حقوق مالکیت و حق رأی جهانی بود.

حقیقت Sojourner

عکس: کتابخانه کنگره

خانواده
مورخان تخمین می زنند که حقیقت (متولد ایزابلا بامفری) احتمالاً در حدود سال 1797 در شهر سوارتکیل ، در شهر اولستر ، نیویورک به دنیا آمد. با این حال ، تاریخ تولد حقیقت ، مانند کودکانی که در بردگی متولد شده اند ، ثبت نشده است.

حقیقت یکی از همان 12 کودک بود که جیمز و الیزابت باومفری به دنیا آوردند. پدر وی ، جیمز بامفری ، برده ای بود که در غنا امروزی اسیر شد. مادرش الیزابت بامفری که به نام مائو مائو بت نیز شناخته می شود ، دختر بردگان اهل گینه بود.

اوایل زندگی به عنوان یک برده
خانواده Baumfree متعلق به سرهنگ هاردنبرگ بود و در املاک سرهنگ در Esopus نیویورک در 95 مایلی شمال شهر نیویورک سکونت داشتند. این منطقه زمانی تحت کنترل هلندها بود و هر دو باومفورس و هاردنباوها در زندگی روزمره خود به زبان هلندی صحبت می کردند.

پس از مرگ سرهنگ ، مالکیت باومفورس به پسرش ، چارلز منتقل شد. Baumfrees پس از مرگ چارلز هاردنبرگ در سال 1806 از هم جدا شد. حقیقت 9 ساله ، معروف به "خوشگل" در آن زمان ، با یک گله گوسفند به قیمت 100 دلار در حراج فروخته شد. صاحب جدید وی مردی به نام جان نیلی بود که حقیقت آن را خشن و خشن دانست.

طی دو سال بعد ، حقیقت دو بار بیشتر فروخته می شود ، سرانجام برای اقامت در املاک جان دومانت در وست پارک پارک نیویورک. در این سالها بود که حقیقت برای اولین بار انگلیسی یاد گرفت.

کارت کابینت حقیقت سوژورنر ، 1864. مجموعه موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقای آمریکایی (NMHAAC) ، 2013.207.1.

عکس: حسن نیت ارائه دهنده مجموعه موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقای آمریکایی

همسر و فرزندان حقیقت سوجورنر
در حدود سال 1815 ، حقیقت عاشق برده ای به نام رابرت از مزرعه همسایه شد. این دو نفر یک دختر به نام دایانا داشتند. صاحب رابرت این رابطه را منع کرد ، زیرا دایانا و هر کودک بعدی که توسط اتحادیه تولید شود ، بیشتر از آنکه مالک خود باشد ، متعلق به جان دومانت است. رابرت و حقیقت هرگز یکدیگر را ندیدند.

در سال 1817 ، دومان حقیقت را وادار کرد تا با یک برادر بزرگتر به نام توماس ازدواج کند. ازدواج این زوج منجر به داشتن یک پسر به نام های پیتر و دو دختر به نام های الیزابت و سوفیا شد.

سالهای اولیه آزادی
ایالت نیویورک که در 1799 مذاکره برای لغو برده داری را آغاز کرده بود ، همه بردگان را در 4 ژوئیه 1827 رهایی بخشید. این تغییر به زودی برای حقیقت به نتیجه نرسید.

پس از آنکه جان دمانت در اواخر سال 1826 به قولی برای رهایی بخشیدن به حقیقت مجدداً قدم برد ، با دختر خردسال خود ، سوفیا فرار کرد. دختر و پسر دیگر او در پشت ماندند.

اندکی پس از فرار او ، حقیقت دریافت که پسرش پیتر که در آن زمان 5 ساله بود به طور غیرقانونی به مردی در آلاباما فروخته شده است. او موضوع را به دادگاه برد و سرانجام بازگشت پیتر از جنوب را تضمین کرد. این پرونده از اولین مواردی بود که یک زن سیاه پوست با موفقیت یک مرد سفید پوست را در دادگاه ایالات متحده به چالش کشید.

سالهای اولیه آزادی حقیقت با مشکلات و مشکلات بسیاری عجیب روبرو شد. حقیقت به مسیحیت گروید و در سال 1829 به همراه پسرش پیتر به شهر نیویورک رفت و در آنجا به عنوان خانه دار اشیاء مسیحی الیاس پیرسون کار کرد. وی سپس به خانه رابرت متیوز ، معروف به حضرت متیاس ، که برای او نیز به عنوان خانه دار کار می کرد ، حرکت کرد. متیس به عنوان یک مرد پیر و یک رهبر فرقه شهرت روزافزونی داشت.

اندکی پس از آنکه حقیقت خانوارها را تغییر داد ، الیاس پیرسون درگذشت. رابرت متیوز برای بهره‌مندی از ثروت شخصی خود به مسمومیت پیرسون متهم شد و فولگرها ، زوجی که عضو فرقه او بودند ، تلاش کردند تا حقیقت را در این جنایت دخیل کنند.

در صورت عدم وجود مدارک کافی ، متیوز تبرئه شد. از آنجا که او به موضوع مورد علاقه مطبوعات پنی تبدیل شده بود ، تصمیم گرفت به سمت غرب حرکت کند. در سال 1835 ، حقیقت یک دعوای تهمت علیه Folgers آورد و برنده شد.

پس از نجات موفقیت آمیز پسرش ، پیتر ، از برده داری در آلباما ، مادر و پسر تا سال 1839 در کنار یکدیگر ماندند. در آن زمان ، پیتر کار در کشتی صید نهنگ به نام منطقه نانوتکت را گرفت.

حقیقت بین سالهای 1840 و 1841 از پسرش سه نامه دریافت کرد. اما کشتی در سال 1842 به بندر بازگشت ، اما پیتر سوار هواپیما نبود. حقیقت هرگز از او نشنیده است.


فسخ و حقوق زنان
در اول ژوئن سال 1843 ، ایزابلا بامفری نام خود را به حقیقت سوژورنر تغییر داد و زندگی خود را وقف متدویت و لغو برده داری کرد.

در سال 1844 ، حقیقت به انجمن آموزش و صنعت Northampton در Northampton ، ماساچوست پیوست

  • محمدرضا ادهمی

خانم C.J. Walker چه کسی بود؟
خانم C.J. Walker پس از رنج از بیماری پوست سر که منجر به ریزش موی خودش شده بود ، خطی از محصولات موی آفریقایی آمریکایی را اختراع کرد. وی با سفر به سراسر کشور محصولات خود را با ارائه سخنرانی و تظاهرات تبلیغاتی تبلیغ کرد و سرانجام آزمایشگاه های مادام C.J. واکر را برای تولید لوازم آرایشی و آموزش زیبایی فروشان تأسیس کرد.

کسب و کار او باعث شد که او به یکی از اولین زنان آمریکایی تبدیل شود که یک میلیونر خودساخته شد. او همچنین به دلیل تلاشهای بشردوستانه خود ، از جمله کمک مالی به ساخت YMCA ایندیاناپولیس در سال 1913 ، شناخته شد.

اوایل زندگی
واکر سارا برادلوو در 23 دسامبر 1867 در مزارع پنبه در نزدیکی دلتا ، لوئیزیانا به دنیا آمد. والدین او ، اوون و مینروا اخیراً برده ها آزاد شدند و سارا ، فرزند پنجم آنها ، اولین کسی بود که در خانواده اش آزاد شد.

مینرو در سال 1874 درگذشت و اوون در سال بعد درگذشت ، هر دو به دلایل نامعلوم ، سارا یتیم را در سن هفت سالگی ترک کرد. پس از گذشت پدر و مادرش ، سارا برای زندگی به همراه خواهرش لووینا و برادر زنش فرستاده شدند.


این سه نفر در سال 1877 به ویکسبورگ ، می سی سی پی نقل مکان کردند ، جایی که سارا پنبه را برداشت و به احتمال زیاد در مشاغل خانگی مشغول به کار شد ، اگرچه هیچ اسناد در آن زمان شغل وی را تأیید نمی کند.


دختر A'Lelia Walker
در سن 14 سالگی ، برای فرار از هر دو محیط کار پرتنش و بدرفتاری های مکرر وی که به دست برادرش تحمل شده بود ، سارا با مردی به نام موسی مک ویلیام ازدواج کرد. در 6 ژوئن 1885 ، سارا دختری به نام "الیلیا" به دنیا آورد.

هنگامی که موسی دو سال بعد درگذشت ، سارا و A'Lelia به سنت لوئیس نقل مکان کردند ، جایی که برادران سارا خود را به عنوان آرایشگر مستقر کرده بودند. در آنجا ، سارا کار را به عنوان زن شستشو پیدا کرد و روزانه 1.50 دلار درآمد داشت - به اندازه کافی برای ارسال دخترش به مدارس عمومی شهر.

او همچنین هر وقت ممکن بود در مدرسه عمومی شبانه شرکت می کرد. در حالی که در سنت لوئیس بود ، Breedlove با همسر دومش چارلز جی واکر ملاقات کرد ، که در زمینه تبلیغات فعالیت می کرد و بعداً به ارتقاء مشاغل مراقبت از مو کمک می کرد.


مراقبت از مو
در دهه 1890 ، سارا دچار اختلال در پوست سر شد که باعث از دست دادن بیشتر موهای خود شد و او در تلاش برای بهبود وضعیت خود شروع به آزمایش هر دو روش درمانی خانگی و درمان های مراقبت از مو خریداری کرد.

در سال 1905 ، آنی Turnbo Malone - یک کارآفرین موفق ، سیاه و مو ، مراقبت از مو - به عنوان نماینده کمیسیون استخدام شد و به دنور ، کلرادو نقل مکان کرد.


شرکت خانم C.J Walker
در حالی که همسرش بود ، همسر سارا ، چارلز ، به او کمک کرد تا آگهی های مربوط به مراقبت از مو برای آمریکایی های آفریقایی تبار را انجام دهد که او در حال انجام این کار است. شوهرش همچنین او را تشویق کرد تا از نام شناخته شده تر "خانم C.J. Walker" استفاده کند ، که وی پس از آن شناخته شد.

در سال 1907 واکر و شوهرش به دنبال تبلیغ محصولات خود و سخنرانی درمورد روش "واکر" در جنوب و جنوب شرقی سفر کردند - که شامل فرمول خاص خودش برای گل های پوسته ، مسواک زدن و شانه های گرم است.

نمایندگان واکر
با افزایش سود ، در سال 1908 واکر دانشکده زیبایی و زیبایی را در پیتسبورگ افتتاح کرد و تا سال 1910 ، هنگامی که واکر عملیات تجاری خود را به ایندیاناپولیس منتقل کرد ، شرکت تولیدی مادام سی جی واکر موفقیت بسیار موفقیت آمیز داشت و سود آن معادل مدرن بود. چند میلیون دلار

در ایندیاناپولیس ، این شرکت نه تنها لوازم آرایشی تولید می کند ، بلکه زیبایی های فروش محصولات را نیز آموزش می دهد. این "عوامل واکر" در کلیه جوامع سیاه ایالات متحده مشهور شد. آنها به نوبه خود ، فلسفه "پاکیزگی و دوست داشتن" والکر را به عنوان ابزاری برای پیشبرد وضعیت آمریکایی های آفریقایی تبار ترویج کردند.

نوکر بی امان ، واکر برای نمایندگان خود کلوپ ها و همایش هایی برگزار کرد که نه تنها فروش موفق بلکه موفقیت های بشردوستانه و تحصیلی را در بین آمریکایی های آفریقایی تبار به رسمیت شناخت.

کارت MODAME BIOGRAPHY را بارگیری کنید

سالهای هارلم
در سال 1913 ، واکر و چارلز طلاق گرفتند و او در سراسر آمریکای لاتین و کارائیب سفر کرد و تجارت خود را ارتقا داد و افراد دیگری را برای آموزش روشهای مراقبت از مو استخدام کرد. در حالی که مادرش سفر می کرد ، A'Lelia به تسهیل خرید ملک در هارلم ، نیویورک کمک کرد و تصدیق کرد که این منطقه پایگاه مهمی برای فعالیت های تجاری آینده خواهد بود.


در سال 1916 ، پس از بازگشت از سفرهای خود ، واکر به شهر جدید خود در هارلم نقل مکان کرد. از آنجا ، او فعالیت خود را در حالی که کار روزانه کارخانه ایندیاناپولیس خود را به مقصد اصلی خود واگذار می کرد ، ادامه می داد.

واکر به سرعت خودش را در فرهنگ اجتماعی و سیاسی رنسانس هارلم غوطه ور کرد. وی بنیادهای خیرخواهی را تأسیس کرد که شامل بورس های تحصیلی و کمکهای مالی به خانه سالمندان ، NAACP و کنفرانس ملی لینچینگ ، از جمله سایر سازمان های متمرکز بر بهبود زندگی آمریکایی های آفریقایی تبار بود.

او همچنین بیشترین پول را برای آمریکایی های آفریقایی آفریقایی برای ساخت یک YMCA ایندیاناپولیس در سال 1913 اهدا کرد.


خانه
در سال 1918 ، در ایروینگتون-هادسون - در حدود 20 مایل شمال

  • محمدرضا ادهمی

در شکلهای امروزی ، مردم نگاری و تاریخ نگاری دوقلوهایی هستند که در همان لحظه در طلوع قرن هجدهم مدرنیته غربی از همان والدین متولد می شوند. به نظر می رسد که غالباً آنها دوقلوهای غیرمسئول و حتی ضد مذهبی هستند ، هر یک از ویژگیهای یکی که به یک صفت متناظر اما متضاد پاسخ می دهد در دیگری. این رابطه مکمل تقریباً از قرن هجدهم مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. خلاصه ای که میشل د Certeau در پی ساختارگرایی لوی استراوس ارائه کرده است ، چنین می گوید: از آنجا که مردم نگاری به عنوان شفاهیت مفعول خود قرار گرفته است ، تاریخ نگاری آثار مکتوب را بررسی می کند. در جایی که یکی می خواهد یک فضای کم اهمیت فرهنگ را توصیف کند ، دیگری در طی زمان تغییر می کند. یکی از ژست های بیگانگی و دگرگونی های رادیکال ، دیگری با فرض هویت شفاف شروع می شود. اولی پدیده های جمعی ناخودآگاه فرهنگی را تجزیه و تحلیل می کند ، دوم آگاهی از خودشناسی تاریخی (د Certeau 1988 ، 209-210).

  • محمدرضا ادهمی

چه کسی بلیک سرزنده است؟
بلیک لایولی یک بازیگر آمریکایی است که در سال تحصیلات متوسطه خود وقتی به نقش اصلی در فیلم "جوجه سوسوی" در سال 2005 "خواهر شلوارهای مسافرتی" رسید ، به کانون توجه توجه قرار گرفت. دو سال بعد ، لیویلی معروف ترین نقش خود را تا به امروز در درام نوجوان CW در سریال دختر شایعات دختر CW فرود آورد. از آنجا که Gossip Girl در سال 2012 به پایان رسید ، Lively در فیلم هایی چون The Age of Adaline ، The Shallows و A Favor Favor ساده بازی کرده است. وی در حال حاضر با بازیگر رایان رینولدز ازدواج کرده است.

اوایل زندگی
بلیک لویلی در 25 آگوست 1987 در لس آنجلس ، کالیفرنیا ، در یک خانواده تجاری نمایش متولد شد. پدرش ارنی بازیگر و کارگردان بود و مادرش الین یک پویشگر استعدادی بود. لایولی کوچکترین از پنج فرزند است و هر چهار خواهر و برادر بزرگتر او نیز بازیگر هستند. قبل از عزیمت به لس آنجلس برای دنبال کردن مشاغل شغلی خود ، والدین لویلی در جورجیا زندگی می کردند و خانواده همیشه تأثیرات جنوبی خود را حفظ می کردند. او می گوید: "من یک خانواده جنوبی گره خورده دارم." "بنابراین ، هر وقت من به مردم می گویم که اهل لس آنجلس هستم ، آنها می گویند ،" بله ، اما شما حساب نمی کنید. "من حدس می زنم به دلیل ارزشهای جنوبی که با آنها پرورش یافته ام و روش خوردن من - شیرین تر و شیرین تر است. سرخ شده ، بهتر "


لایولی وقتی که تنها سه سال داشت ، کلاس اول را شروع کرد. برادر شش ساله او از آغاز کلاس اول به تنهایی عصبی بود که مادرش به مدرسه گفت که بلیک (که برای سنش بسیار قد بلند بود) نیز شش ساله است تا بتواند او را همراهی کند. آنها گفتند: "بعد از گذشت چند هفته ،" زنده یاد می کند "، آنها باید مرا در کلاس های معلول ذهنی قرار دهند ، زیرا من حاضر نیستم با بقیه بچه ها قدم بزنم. آنها فکر کردند که من کند هستم ، زیرا تمام کاری که می خواستم انجام دهم. خواب بود در حالی که بچه های دیگر پروژه های خود را انجام می دادند. "

بعد از اینکه اوایل به اوج خود رسید ، اگر شاید بد توصیه شود ، به تحصیلات ابتدایی خود بپردازید ، لیبی در زمان فارغ التحصیلی از مدرسه کلاس ، در 13 مدرسه مختلف شگفت انگیز شرکت کرد. سرانجام در دبیرستان بوربانک اقامت گزید ، جایی که در دانشگاهیان و فعالیتهای خارج از برنامه تحصیل کرد. علاوه بر دریافت نمرات ستاره ای در دوره AP خود ، لیولی متقلب ، رئیس کلاس و عضو گروه کر نمایش مدرسه خود بود.

فیلم و نمایش تلویزیونی
علی رغم فشار شدید خواهر و برادرهای بزرگترش که به مدرسه خنجر زدند و به حرفه بازیگری خود ادامه دادند ، لیویلی در ابتدا ابراز علاقه ای به بازیگری نکرد. در عوض ، او رویاهای خود را برای حضور در دانشگاه استنفورد داشت. با این وجود ، با درک پتانسیل ستاره خود ، برادر بزرگترش اریک بی امانانه او را وادار به محاکمه شنیداری کرد. "او در تلاش بود تا من را در 15 سالگی برای تصمیم گیری های زندگی قرار دهد!" او به یاد می آورد او سپس تماس با مأمورین را شروع کرد و به آنها درمورد خواهر جوان تر و با استعداد خود گفت. "من واقعاً در مدرسه مشغول کار بودم ،" زندگانی به یاد می آورد "، و من این مأمورین را صدا می کردم و می گفتند" ما برای شما قرار ملاقات داریم. " گفتن نه خیلی سخت بود ، زیرا نمی خواستم برادرم را ناراحت کنم. "

"خواهر شلوارهای مسافرتی"
در طول سال دبیرستان ، در سن 17 سالگی ، لویلی سرانجام موافقت کرد که در چند استماع شرکت کند. او موفقیت تقریبا فوری پیدا کرد. پس از تنها چند ماه استماع ، وی نقش مهمی را در سال 2005 در فیلم "جوجه جوجه" "خواهر شلوارهای مسافرتی" که در طول تابستان بین سالهای خردسال و بزرگترش در Burbank High فیلمبرداری شده بود ، به دست آورد. عملکرد وی نامزد دریافت جایزه نوجوانان انتخاب برای فیلم Breakout Movie Star شد.

بلیک لایولی در 21 مارس 2016 در نیویورک سیتی در نمایشگاه Target Launch of Cat and Jack در پارک بروکلین بریج شرکت می کند.

عکس: جیم اسپلمن / WireImage / گتی ایماژ

شهرت 'دختر شایعات'
پس از فیلمبرداری شلوارهای مسافرتی ، لیولی برای سال ارشد خود به بوربانک بازگشت و در سال 2005 فارغ التحصیل شد. پس از اتمام مدرک دیپلم ، بلافاصله به بازیگری بازگشت ، با بازیگری مقابل جاستین لانگ و جونا هیل در فیلم کمدی 2006 پذیرفت. یک سال بعد ، در سال 2007 ، Lively معروف ترین نقش خود را تا به امروز در درام نوجوان CW در سریال دختر شایعات به دست آورد. این نمایش گروهی از نوجوانان ممتاز را در قسمت فوقانی سمت نیویورک دنبال می کند ، با بازی Lively نقش اصلی سرنا ون در وودسن ، یک دختر مهمانی بلوند و تا حدودی اصلاح شده.

Gossip Girl به دلیل پوشش گسترده رسانه ای ، از جمله عکس های تحریک آمیز و بحث برانگیز در مجله Rolling Stone ، به سرعت یک پایگاه هوادار فرقه مانند ایجاد کرد. بازیگران جوان و زیبا آن تقریبا در همه جا روی جلد ها و وب سایت های مشهور مشهور شد. نمایش مد و شخصیت خاص لایولی نیز تأثیر زیادی بر روندهای سبک داشت. در مورد عاشقانه روی صفحه ، پرورش عشق به زندگی واقعی ، در سال 2007 ، Lively شروع به ملاقات با Gossip Girl با Penn Badgley ، بازیگر دن همفری در این نمایش کرد. شخصیت های دختر شایعات آنها نیز در طول فصل اول تاریخ می شوند. با این حال ، لایلی و بدیگلی در سال 2010 شکسته شدند.

لایولی به خاطر عملکرد خود جایزه انتخاب نوجوانان سال 2008 بازیگر نقش اول تلویزیون و تلویزیونی Breakout Star را کسب کرد. Gossip Girl قسمت آخر خود را در دسامبر 2012 پخش کرد.

  • محمدرضا ادهمی

بردلی کوپر کیست؟
بردلی کوپر متولد 5 ژانویه سال 1975 ، در فیلادلفیا ، اولین فیلم تلویزیونی خود را با یک نقطه مهمان در سکس و شهر آغاز کرد. وی سپس در تلویزیون و فیلم بازی کرد ، در نمایش هایی مانند خیابان و جک و بابی و فیلم هایی مانند Wet Hot American Summer و Carnival Knowledge. اما موفقیت این عروسک های عروسی در سال 2005 بود که حرفه های کوپر را به سطح بعدی رساند ، با بازی های بعدی در فیلم های Hangover ، روز ولنتاین و چند فیلم دیگر. او همچنین بخاطر کارهایش در Silver Linings Playbook ، American Hustle ، American Sniper و A Star Is Born موفق به دریافت جایزه اسکار شد.

اوایل زندگی
بازیگر ، کارگردان و تهیه کننده بردلی چارلز کوپر در 5 ژانویه سال 1975 در فیلادلفیا ، پنسیلوانیا متولد شد. در حالی که وی از یک حرفه بسیار موفق در پرده سینما لذت برد ، کوپر در ابتدا پس از ایجاد عشق به آشپزی در سنین پایین ، در آشپزخانه تحقق پیدا کرد. وی به سرگرمی هفتگی گفت: "من قبلاً دوست داشتم رفقا بعد از مهدکودک به سر می برند و من غذای آنها را می پختم. من به خودم افتخار می کردم هر آنچه را که در یخچال بود از آن استفاده کنم و آن را به لازانیا تبدیل کنم."

کوپر جاه طلبی های آشپزی خود را پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه جرج تاون در سال 1997 با یک مدرک انگلیسی ، کنار گذاشت و در عوض ثبت نام در برنامه کارشناسی ارشد در مدرسه بازیگران درام استودیو در شهر نیویورک ثبت نام کرد. در حالی که یک دانشجوی آنجا بود ، کوپر اولین تبلیغات تلویزیونی خود را برای یک زنجیره فست فود به زمین نشست. او سپس دو سال بعد اولین حضور تلویزیونی خود را با یک میهمان در برنامه محبوب HBO Sex و the City انجام داد.

شغل اولیه فیلم
بعدی کوپر در درام کوتاه عمر با نام "سیاره $" ظاهر شد که در دنیای مالی تنظیم شده است. در همین زمان ، او اولین حضور در فیلم کمدی را در کمدی Wet Hot American Summer تابستان 2001 ایجاد کرد. کوپر سپس به تلویزیون بازگشت تا نقش حمایتی در J.J. سریال جاسوسی محبوب Abrams Alias ​​(2006-06). وی به مدت سه فصل ویل تیپین ، دوست روزنامه نگار مأمور مخفی سیدنی بریستو (با بازی جنیفر گارنر) را بازی کرد.

در زمان حضور در Alias ​​، کوپر درام مستقل کارناوال دانش (2002) و هیجان انگیز چشم کوچک من (2002) را ساخت. وی Alias ​​را در سال 2003 ترک کرد و در نقش های مکرر در سینما جک و بابی (2004-05) و درام جنایی Touching Evil (2004) ظاهر شد. در بازگشت به صفحه نمایش بزرگ ، کوپر در شوک کمدی عروسی (2005) با اوون ویلسون و وینس وون یک شوخی وحشیانه بازی کرد.

در همان سال ، کوپر در سریال تلویزیونی خودش آشپزخانه محرمانه (2005-06) بازی کرد ، براساس کتاب آشپز مشهور آنتونی بوردین. این نمایش بررسی های مثبتی را دریافت کرد ، اما در رده بندی ها به اندازه کافی خوب باقی نماند تا در هوا بماند. کوپر از ترس از ریسک کردن ، اولین حضور خود در برادوی را در سال 2006 انجام داد و در درام سه روز باران با جولیا رابرتز و پل رود به نمایش درآمد. در ماه دسامبر ، کوپر با جنیفر اسپوزیتو بازیگر زن ازدواج کرد. این اتحادیه دوام چندانی نکشید ، زیرا چهار ماه بعد ، اسپوزیتو خواستار طلاق شد.

موفقیت تجاری
کوپر پس از موفقیت Wedding Crashers (2005) ، نقشهای فیلم کمدی بیشتری را بدست آورد. او در کمدی رمانتیک Failure to Launch (2006) با متیو مک کاناوی و سارا جسیکا پارکر ظاهر شد. در حالی که این فیلم با یک پاسخ واضح روبرو شد ، کوپر با بازی Yes Yes (2008) با بازی در نقش جیم کری از موفقیت در گیشه لذت برد. وی همچنین در فیلم کمدی "او فقط نه فقط به تو" با الهام از کتاب محبوب خودیاری ظاهر شد. در این فیلم ، کوپر یک شوهر زناکار بازی کرد.

بعداً در همان سال ، کوپر استعدادهای کمدی خود را با The Hangover اثبات کرد. او در این کمدی دوستان با اد هلمز و زاک گالیفیاناکیس بازی کرد. این سه بازیگر دوستانی را بازی می کنند که برای تعطیلات آخر هفته کارشناسی با لاس وگاس سفر می کنند و با او به زودی ازدواج می کنند که توسط جاستین بارتا بازی می شوند. آنها پس از یک شب دزدکی ، بیدار می شوند تا دوستانشان را که به همراه خاطراتشان از آنچه در شب گذشته رخ داده است ، مفقود شده پیدا کنند. این فیلم چنان موفقیت آمیز بود که دو دنباله در سال 2011 و 2013 تولید شد.

کوپر سپس با ساندرا بولاک در کمدی رمانتیک All About Steve در سال 2009 بازی کرد که عملکرد ضعیفی در گیشه داشت. پروژه بعدی او خیلی بهتر شد ، با این حال ، هنگامی که او دوست پسر اریک دان را در کمدی گروه انفجار ولنتاین (2010) بازی کرد ، که در آن جنیفر گارنر ، جسیکا آلبا و پاتریک دمپسی نیز حضور داشتند. کوپر با بازسازی سریال محبوب اکشن تلویزیونی The A-Team در تابستان سال 2010 پیگیری کرد. علاوه بر کوپر ، بازیگران این فیلم شامل لیام نیسون ، کوئینتون جکسون و جسیکا بیل نیز بودند.

نقش های نامزد اسکار
بازی متقاطع نقش های پرتحرک تر با نقش کوپر در فیلم Limitless ، که در سال 2011 اکران شد ، ادامه داشت. کوپر نقش اصلی را در این فیلم که بر اساس رمان سال 2001 "تاریک فیلدها" ساخته آلن گلین بود ، به عهده گرفت. رابط تریلر با بازی روبرت دنیرو بازی کرد و نظرهای مطلوبی را دریافت کرد. کوپر متعاقباً در نقش های اکشن بیشتری مانند Hit and Run (2011) و The Place Beyond the Pines (2012) بازی کرد ، اما نقش آفرینی که او را در جوایز اسکار به رسمیت شناخت ، نقره ای Linings Playbook (2013) بود ، به کارگردانی دیوید ا. راسل.

در فیلم تحسین برانگیز ، Co

  • محمدرضا ادهمی

چه کسی شاهزاده بود؟
فعالیت موسیقی اولیه پرنس شاهد انتشار شاهزاده ، کثیف ذهن و جنجال بود ، که بخاطر ادغام آنها با مضامین مذهبی و جنسی مورد توجه قرار گرفت. وی سپس آلبوم های محبوب 1999 و Purple Rain را منتشر کرد و وضعیت فوق ستاره اش را با شماره 1 بازدیدهایی چون "When Doves Cry" و "Let's Go Crazy (دیوانه)" زد. هفت بار برنده گرمی ، پرنس دارای یک نمایش فوق العاده بود که شامل آلبوم های بعدی مانند الماس و مروارید ، تجربه طلا و موسیقی شناسی بود. وی در 21 آوریل 2016 در اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر درگذشت.

اوایل زندگی
خواننده مشهور ، ترانه سرا و نوآوران موسیقی ، پرنس در 7 ژوئن سال 1958 در مینیاپولیس ، مینسوتا ، پرنس راجرز نلسون به دنیا آمد. پدر و مادر وی جان نلسون ، نوازنده ای بودند که نام صحنه او پرنس راجرز و متی شاو خواننده موسیقی جاز بودند که با گروه پرنس راجرز گروه اجرا کردند.

پرنس در سنین جوانی به موسیقی علاقه مند شد و به خود آموخت که چگونه پیانو ، گیتار و طبل را نواخت. والدینش وقتی حدودا 10 ساله بود ، از هم گسیختند و او و خواهرش وقت خود را بین خانه والدینشان تقسیم کردند. وی سرانجام فرار کرد و با همسایگان ، خانواده اندرسون ، درگیر شد. در دبیرستان ، پرنس گروه بزرگ گراند مرکزی (که بعدها با نام شامپاین شناخته شد) را با آندره اندرسون (که بعداً نام خود را به آندره سیمون تغییر داد) و موریس دی تشکیل داد.


در سال 1978 ، پرینس به Warner Bros. Records امضا شد. در مصاحبه ای که در سال 2009 با تویس اسمیلی صورت گرفت ، پرنس فاش کرد که هنگام کودکی ، وی از بیماری صرع رنج می برد و او را در مدرسه اذیت می کند. او به Smiley گفت: "در اوایل کارم سعی کردم جبران کنم که می توانم به همان اندازه چشمک زن و سر و صدایی داشته باشم."

دهه 80: باران بنفش و فراتر از آن
پرنس با گروهش Revolution ، به ساخت آلبوم کلاسیک Purple Rain (1984) ، که همچنین به عنوان موسیقی متن فیلم با همین نام خدمت کرده بود ، درآمد تقریبا 70 میلیون دلاری را در گیشه ایالات متحده بدست آورد. این فیلم با بازی با آپولونیا کوترو و روز ، جایزه اسکار را برای بهترین امتیاز آهنگ اصلی دریافت کرد.

آهنگ عنوان melancholy آن به شماره 2 در بیلبورد Hot 100 رسید ، در حالی که بازدیدهای "When Doves Cry" و "Let's Go Crazy" هر دو به شماره 1. رسیدند. در حالی که "Crazy" به آسانی به پانتئون آهنگهای وحشی و برق سازنده راک پیوست ، " Doves Cry "دارای امضاهای یک نوع بود و یک ذات غیرقانونی از عناصر الکترونیکی و فانک را بدون یک مجال سنتی نمایش می داد. این موسیقی متن دو اثر دیگر را ارائه داد: "I Die Die 4 U" و "Me With U". پرنس همزمان با نمادهای مارک تجاری خود ، کاپشن های جاری و لباس های خراشیده با تزئینات پانک به یک آیکون مشهور مشهور تبدیل شد.


"Darling Nikki" آهنگ دیگری از Purple Rain بود که به دلیل تصاویر صریح آن بحث و جدل را برانگیخت. پس از آنکه همسر سناتور آل گور ، تیپر گور ، این آلبوم را برای دختر خود خریداری کرد و به آهنگ گوش داد ، سرانجام آلبوم ها را به سمت برچسب های ورزشی سوق داد که والدین را به ترانه های گرافیک هشدار می دهد.

1985 شاهد انتشار سراسر جهان در یک روز بود که 10 آهنگ برتر "تمشک برت" ، یک لحن عجیب و غریب و "زندگی پاپ" را در اختیار داشت. این سابقه همچنان به نمایش درآمده است که شاهزاده برای پخش انواع سازها و تمایل به انتقال پیامهای عشق به خود ، همانطور که در پارک Paisley دیده می شود ، آهنگی با الهام از نام استودیوهای مینیاپولیس است.

در سال 1986 پرنس هشتمین آلبوم استودیویی خود به نام Parade را منتشر کرد که شامل آهنگ شماره 1 موسیقی پاپ / R&B "بوسه" بود. Parade به عنوان موسیقی متن فیلم برای دومین فیلم این هنرمند تحت عنوان Cherry Moon بود که وی در آن کارگردانی و ایفا کرد.

شاهزاده در باران بنفش
شاهزاده در "باران بنفش"

عکس: اورت

شغل خاتمه می یابد: "اختلاف نظر" و "1999"
در سال 1978 ، پرنس اولین آلبوم خود را "برای تو" رها کرد ، که توسط شاهزاده (1979) دنبال شد. او تقریباً تمام سازهای این آلبوم ها را نواخت ، و نسخه پیشرفته شامل اولین آهنگ برتر پاپ 20 با عنوان "I Wanna Be Your Lover" بود. Dirty Mind (تحسین منتقدان) که در سال 1980 تحسین شد ، متشکل از مطالبی بود که در کاوش جنسی و فانتزی گرافیکی بود.

بحث و جدال (1981) بازی را با مضامین پیشینی خود ادامه داد ، همانطور که با آهنگ عنوان رقص گرا دیده می شود ، که به نمودار شماره 3 در نمودار R&B ، و همچنین ترانه هایی مانند "سکسوالیته" و "Do Me Baby" رسید. با این حال ، همچنان که پرنس به پیشرفت حرفه ای خود ادامه داد ، به دنبال آهنگ هایی که دارای معنویت عمیقی نیز بود ، آرزوی عظمت و شگفتی داشت.

این خواننده با انتشار آلبوم 1982 خود در سال 1999 ، که شامل آهنگ های 20 عنوان برتر ، یک ادیب مصنوعی مصنوعی در مورد روز قیامت هسته ای و همچنین 10 مورد برتر "Corvette Red" و "Delirious" بود ، موفقیت های بین المللی پیدا کرد.

'ثبت نام کنید' بار '، موسیقی متن فیلم' بتمن '
پس از انحلال انقلاب ، پرنس توانست پروژه های مختلف قفسه بندی شده را در آنچه که در نهایت به آلبوم دوگانه Sign 'O' The Times (1987) تبدیل شد ، ادغام کند ، با این که آهنگ عنوان در جدول پاپ و شماره 1 در نمودارهای پاپ و شماره 1 در R&B بدست آمد. . این آلبوم به دلیل تفسیر دقیق در مورد موضوعات اجتماعی شناخته شده بود ، اما حاوی مربای سرگرم کننده ای همچون "U Got the Look" بود ، یک دوئیت عجولانه با خواننده اسکاتلندی شینا ایستون که در جدول پاپ به شماره 2 رسیده بود. (او قبلاً قلاب کرده بود

  • محمدرضا ادهمی

راجر فدرر کیست؟
راجر فدرر در سن 11 سالگی در زمره برترین تنیسورهای رده سنی کشور خود قرار گرفت. وی در سال 1998 طرفداری کرد و با پیروزی خود در ویمبلدون در سال 2003 ، اولین مرد سوئیس شد که موفق به کسب عنوان انفرادی گرند اسلم شد. فدرر موفق به کسب 20 رکورد قهرمانی در مسابقات انفرادی گرند اسلم شد. در ژوئیه سال 2017 ، ستاره تنیس در 35 سالگی موفق به کسب یک رکورد هشتم عنوان ویمبلدون شد.

عکس راجر فدرر
راجر فدرر

اوایل زندگی
راجر فدرر ، ستاره تنیس ، در 8 آگوست 1981 ، در بازل سوئیس ، در پدر روسی رابرت فدرر و مادر آفریقای جنوبی لینت دو رند متولد شد. والدین فدرر در حالی که در یک سفر تجاری برای یک شرکت دارویی ، جایی که هر دو کار می کردند ، ملاقات کردند.

فدرر در سنین پایین به ورزش علاقه داشت و در سن 8 سالگی بازی تنیس و فوتبال می کرد. در سن 11 سالگی ، او در بین 3 تنیسور برتر جونیور سوئیس قرار گرفت. در سن 12 سالگی ، وی تصمیم به کنار گذاشتن ورزش های دیگر گرفت و تمام تلاش خود را بر روی تنیس متمرکز کرد که احساس می کرد از طبیعت بهتری برخوردار است. تا 14 سالگی ، کاملاً در این بازی غوطه ور بود ، دو یا سه تورنمنت در ماه بازی می کرد و شش هفته در هفته تمرین می کرد ، در کنار سه ساعت تهویه. برای تکمیل تکنیک خود ، او اغلب از بت ها ، بوریس بکر و استفان ادبرگ تقلید کرد.


در سن 14 سالگی ، فدرر قهرمان ملی نوجوانان در سوئیس شد و برای آموزش در مرکز ملی تنیس سوئیس در اکوبلن انتخاب شد. وی در ژوئیه 1996 به مدار تنیس بین المللی جناح بین المللی پیوست و اولین حمایت مالی خود را در سن 16 سالگی بدست آورد. در سال 1998 ، اندکی قبل از این که طرفداری کند ، فدرر عنوان قهرمانی ویمبلدون و اورنج کاس را بدست آورد. وی به عنوان قهرمان تنیس جهان ITF جهان سال برتر شناخته شد.

شغل تنیس: گرند اسلم ، فرانسوی باز ، ویمبلدون برنده و بیشتر
فدرر در سال 1998 عناوین انفرادی و دونفره پسران ویمبلدون را به دست آورد و بعداً در همان سال حرفه ای شد. در ویمبلدون در سال 2001 ، او با ناکام کردن قهرمان مستقل تیم پیت سامپراس در دور چهارم ، حسی ایجاد کرد. در سال 2003 ، به دنبال یک فصل موفق در چمن ، فدرر اولین مرد سوئیسی شد که با پیروزی در ویمبلدون قهرمان گرند اسلم شد.

در آغاز سال 2004 ، فدرر رتبه دوم جهان را به دست آورد و در همان سال ، او در استرالیا اوپن ، ایالات متحده اوپن ، مسترهای ATP برنده شد و عنوان تک آهنگ های ویمبلدون را حفظ کرد. او در آغاز سال 2005 در رده ی اول قرار گرفت و موفقیت های او در آن سال شامل عنوان تک آهنگ های ویمبلدون (برای یک سال متوالی) و ایالات متحده آمریکا باز شد.


فدرر از سال 2004 تا 2008 رتبه یکی از رتبه های برتر خود را از آن خود کرد. در سال 2006 و '07 ، او در مسابقات استرالیا ، ویمبلدون و ایالات متحده آمریکا به مقام قهرمانی رسید. فدرر به عنوان یک الگوی ورزشکاری شریف ، از سال 2005-08 به عنوان ورزشکار جهانی لوروس معرفی شد.

در سال 2008 ، فدرر ، اندی موری ، بازیکن اسکاتلندی را در ایالات متحده آمریکا شکست داد - پنجمین برد وی در ایالات متحده آمریکا. با این حال ، آن سال شرایط سختی را در حرفه فدرر نشان داد: او در رقابت های اوپن فرانسه و ویمبلدون به رقیه رافال نادال باخت و از دست داد و به ستاره جوان دیگری به نام نوواک جوکوویچ در استرالیا 2008 باز شد. رتبه او نیز برای اولین بار در چهار سال به شماره 2 سقوط کرد.

فصل 2009 برای ستاره سوئیسی خاطره انگیز بود. وی برای پیروزی در فرانسه Open و تکمیل کار گرند اسلم ، رابین سودرلینگ را شکست داد و در فینال حماسی ویمبلدون ، اندی روددیک را شکست داد تا از رده بندی پانزدهمین عنوان انفرادی گرند اسلم ، از سامپرا پیشی بگیرد. فدرر همچنین به فینال دو تورنمنت مهم دیگر راه یافت و در پنج ست به نادال در Open Open استرالیا و خوان مارتین دل پترو در آمریکا باز شد. بازی درخشان همه جانبه او باعث شد که بتواند رتبه 1 جهان را بدست آورد.

حرفه ای فدرر در سال 2012 بار دیگر تشدید شد ، هنگامی که او اندی موری را به عنوان هفتمین رکورد عنوان تک ویمبلدون شکست. این پیروزی به ستاره تنیس 30 ساله کمک کرد تا به مقام شماره یک برگردد و تا پایان سال با ثبت 302 هفته در رده بندی جهانی ، رکوردی را ایجاد کرده بود.

در سال 2013 فدرر با تعجب غافلگیرانه از ویمبلدون. وی در دور دوم توسط سرخی استاخوفسکی ، که در آن زمان در رده یازدهم قرار گرفت ، از رقابت های تک نفره حذفی خارج شد. در ایالات متحده آمریکا باز ، فدرر دوباره در زمین تلاش کرد. وی در دور چهارم توسط تامی رابرودو اسپانیا مغلوب شد و در سه ست مستقیم باخت. به نقل از وب سایت ایالات متحده آمریکا ، فدرر اعتراف کرد که "در تمام طول تلاش کرد ، که چندان رضایت بخش نیست." اعتماد به نفس او که به نظر می رسد با از دست دادن تکان خورده است ، ابراز تاسف کرد که چگونه "او فرصت های زیادی را از دست داد" و "ریتم او" در طول مسابقه خاموش بود.

فدرر در فینال انفرادی مردان 2014 در ویمبلدون با جوکوویچ مبارزه کرد اما از رکورد هشتم قهرمانی در زمین های مشهور چمن در یک باخت 5 ست محروم شد. وی سپس در مرحله نیمه نهایی آمریکا با مارین قلیچ کروات سختکوش ، که برای پیروزی در این مسابقات به میدان رفت ، باخت.

فصل 2015 فدرر با یک گل ناامیدکننده با از دست دادن آندریاس سپی ایتالیا در دور سوم رقابت های اوپن استرالیا آغاز شد. او ثابت کرد که هنوز هم با شکست دادن داژ می تواند با بازیکنان نخبه ورزش رقابت کند

  • محمدرضا ادهمی

الی منینگ کیست؟
الی منینگ یکی از بهترین رده بندی های فوتبال دانشگاه در اوله خانم ، اولین بار در پیش نویس NFL 2004 توسط سان شارژر سن دیگو انتخاب شد و بلافاصله به غول های نیویورک داد و ستد شد. پس از شروع آرام کار خود در NFL ، وی برای هدایت غولها برای پیروزی در Super Bowls XLII و XLVI جایزه گرفت و به چهار تیم Pro Bowl معرفی شد. منینگ بعد از 16 فصل حرفه ای در اوایل سال 2020 بازنشسته شد.

اوایل زندگی و حرفه ای فوتبال
الی منینگ در 3 ژانویه 1981 الیسا نلسون منینگ چهارم در نیواورلئان ، لوئیزیانا به دنیا آمد. الی سه فرزند پسر ، آچی مینگینگ بازیکن سابق NFL ، و برادر کوچکتر از بازیکن بازنشسته فوتبال ، پیتون مانینگ است.

در سال 2000 ، او در دانشگاه می سی سی پی (Ole Miss) ثبت نام کرد ، جایی که پدر و برادرش کوپر به کالج رفتند. او چهار سال برای Rebels چهارگوش بازی کرد و تعداد قابل توجهی از جمله 10،119 یارد عبور (پنجمین در لیست حرفه ای SEC) ، 81 پاس لمسی (سوم در لیست حرفه ای SEC) داشت و دارای رتبه پاسور 137.7 (گره خورده برای ششم) در لیست شغل SEC) وی در طول سال ارشد خود جوایز مختلفی از جمله جایزه Maxwell را به عنوان بهترین بازیکن سراسر کشور و جایزه SEC Player of the Year کسب کرد.


انتقال به NFL
در سال 2004 ، شش سال پس از برادرش ، پایتون ، به عنوان کارگروه ایندیاناپولیس کولتس ، وارد NFL شد ، منینگ برای اولین بار توسط سن دیگو ترسیم شد. با این حال ، منینگ در تمام این مدت گفته بود که وی برای شارژرها بازی نخواهد کرد و تیم در روز پیش نویس وی را به غول های نیویورک داد و ستد کرد.

مانینگ یک سال تازه کار راک داشت و در یک نقطه به نفع کورت وارنر جانباز محصور شد. با این حال ، وارنر خیلی زود بازنشسته شد و در سال 2005 ، منینگ بار دیگر شروع کننده غولها شد. تحت سرمربی جدید غولها ، تام کوچلین ، منینگ هدایت این تیم را به طور میانگین در سه فصل آینده به دست آورد و رکورد 25-23 را با دو بازی پلی آف به دست آورد - هر دو باخت.

Super Bowls XLII و XLVI
غولها در سالهای 2005 و 2006 پلی آف را انجام دادند و آنها 2007 را با رکورد 10-6 به پایان رساندند. منینگ تیم را از طریق پلی آف در آن سال هدایت کرد و به سوپر باول ، جایی که آنها تحت الشعاع بزرگی به میهن پرستان ناکام نیو انگلستان بودند. Giants در این بازی 17-14 پیروز شد و مانینگ MVP بازی نامگذاری شد. وی 19 پاس از 34 پاس را برای 255 یارد (152 مورد که در سه ماهه چهارم تعیین کننده بود) به اتمام رساند و دو پاس لمسی را نیز پرتاب کرد.


الی منینگ پس از شکست دادن میهن پرستان جدید انگلستان در سوپر باول XLVI ، جایزه وینس لومباردی را برداشت.

عکس: آل بلو / گتی ایماژ

با پیروزی ، الی و پیتون نخستین برادرانی بودند که به برندگان سوپر بول و چهارم MVP برگشتی به پشتیبان دادند ، پیتون در سال گذشته با کلنزهای ایندیاناپولیس به این شاهزاده دست یافت.

در سال 2011 ، مانینگ فصل عادی را با 29 پاس لمسی و یک تیم رکورددار 4،933 یارد عبور داد به پایان رساند. اگرچه غولها به سختی پلی آف پلی آف را با رکورد 9-7 انجام دادند ، اما تیم های نیروگاهی مانند Green Bay Packers و San Francisco 49ers را شکست دادند تا به Super Bowl XLVI دسترسی پیدا کنند. یک بار دیگر ، مانینگ Big Blue را با پیروزی در برابر وطن پرطرفداران تکمیل کرد و 30 از 40 پاس برای 296 یارد و یک تأثیرگذاری را برای کسب افتخارات بازی MVP به اتمام رساند.

شغل بعدی و بازنشستگی
عملکرد منینگ طی چند سال آینده نوسان پیدا کرد ، زیرا او به دنبال تبلیغات Pro Bowl در 2012 با هدایت NFL در سال 2013 در رهگیری ، اما او معمولاً با بازوی قوی و اعتماد به نفس جانبازی خود به تیمش فرصت پیروزی می داد.

خط شکست فوریون در سال 2015 برای 35 بازی لمسی برای شغل 35 نفره شد که منجر به چهارمین انتخاب او Pro Bowl شد و سال بعد او غولها را برای اولین بار از سال 2011 دوباره به مرحله بازی برگشت.

اما چیزهایی که تا سال 2017 رقم خورده ، با شروع ضعیف این تیم و سرمربیگری بن مک آدو ، ترجیح می دهم دیگر رده چهارم را وادار کند که مانینگ را به سمت نیمکت نشینی خود در ماه نوامبر بکشاند ، به زودی جلوی 210 دوره متوالی خود را می گیرد. او دوباره برگشت تا 4،299 یارد در سال 2018 پرتاب کند ، اما تا اوایل سال 2019 این تیم آماده بود تا کار شروع را به تازه کار دانیل جونز واگذار کند.

مانینگ شانس دیگری برای شروع در اواخر سال داشت ، وقتی جونز مصدوم شد ، پس از گذراندن 283 یارد و یک جفت لمسی در یک پیروزی خانگی در برابر دلفین های میامی در 15 دسامبر ، یک تخم مرغ ایستاده کسب کرد.

در ژانویه سال 2020 ، اندکی پس از پایان فصل شانزدهمین دوره NFL ، منینگ بازنشستگی خود را اعلام کرد. 4،895 تکمیل او ، 57،023 یارد عبور و 366 تاچ دور افتاده در رده هفتم تاریخ لیگ قرار گرفت و در حالی که او یک رکورد متوسط ​​فصل 117-117 را به عنوان استارت تالیف کرد ، اما او نیز با یک امتیاز 8-4 امتیاز چشمگیر در پلی آف به پایان رسید.

همسر ، فرزندان و کارهای خیریه
منینگ در آوریل 2008 با یار عزیز کالج خود ، ابی مک گرو ازدواج کرد. آنها سه دختر و یک پسر با هم دارند.

ستاره سابق فوتبال در تلاش برای بازسازی نیواورلئان پس از طوفان کاترینا ، و افزایش آگاهی در رابطه با نشت نفت خلیج فارس در سال 2010 فعالیت داشت. وی همچنین میزبان Guiding Eyes for Blind's Golf Classic ، یک موسسه خیریه سالانه است.

  • محمدرضا ادهمی

اوزی اوزبورن کیست؟
اوزی اوبورن در دهه 1970 به عنوان پیشکسوت گروه اصلی فلزات سنگین سنگین Black Sabbath به شهرت رسید و آهنگهای نمادی همچون "Pig Pigs" ، "Man Iron" و "Paranoid" را ارائه داد. وی در سال 1979 در یک حرفه انفرادی موفق شروع کرد و به خاطر اقدامات عمومی ظالمانه و جلب توجه گروه های محافظه کار ، توجه خود را جلب کرد. بعداً اوزبورن با بازی در کنار خانواده خود در برنامه واقعیت باورنکردنی The Osbournes ، لژیون جدیدی از هواداران را بدست آورد.

اوایل زندگی و شغل
جان مایکل اوبورن در 3 دسامبر سال 1948 در یک خانواده طبقه کارگر در بیرمنگام ، انگلستان به دنیا آمد. چهارمین شش فرزند وی ، نام مستعار اوزی را در دوران دبستان بدست آورد ، جایی که با نارسایی خود مبارزه کرد. این و سایر چالش ها باعث شد که اوبورن در سن 15 سالگی مدرسه را ترک کند ، در این مرحله وی مجموعه ای از مشاغل شغل را از جمله طرحی در یک کشتارگاه کار کرد. او خیلی زود با انجام یک سری جرایم خرده ریز ، به فعالیت های غیرقانونی تر حرکت کرد و با حکم مختصر زندان به سرقت رسید.

با این وجود ، در طول این دوره پرتلاطم زندگی ، اوزبورن عشق عمیقی به موسیقی پرورش داد و پس از آزادی از زندان ، او به جستجوی پتانسیل های خود به عنوان خواننده پرداخت. در سال 1968 او با نوازنده باس Terence "Geezer" Butler ، گیتاریست تونی آیومی و درامر بیل وارد همکاری کرد تا گروه راک "Polka Tulk Blues" را تشکیل دهند ، که خیلی زود آنها را به زمین تغییر نام دادند. در حالی که زمین برخی از شهرت محلی را بدست آورد ، تا زمانی که این گروه شروع به آزمایش با صدای سخت و پرتحرک که بعداً ژانر فلزات سنگین را توصیف می کند ، نشد ، توجه تولید کنندگان رکورد را به خود جلب کرد. از آنجا که آهنگساز گروه قبلاً توسط گروه دیگری مورد استفاده قرار گرفته بود ، آنها نام Black Sabbath را نام بردند ، اشاره ای به فیلم کلاسیک بوریس کارلوف.


Black Sabbath Stardom
در سال 1970 توسط Vertigo Records منتشر شد ، آلبوم نخستین عنوان خود Black Sabbath تا حد زیادی توسط منتقدین روبرو شد اما در انگلستان و خارج از کشور به فروش خوبی رسید. بلک سبت با آهنگهای مستقل مانند عنوان آهنگ ، "جادوگر" و "زن بد" ، به برترین 10 در انگلستان و شماره 23 در نمودار آلبوم های آمریکایی رسید. تلاش پیشرفته این گروه ، پارانوئید (1971) ، شامل سرودهای فلزی منی "War Pigs" ، "Man Iron" ، "Fairies We Boots" و "Paranoid" شد و Black Sabbath را به ارتفاعات جدید برد و در صدر این جدول در انگلیس و رسیدن به شماره 12 در ایالات متحده.

استفاده گروه از نمادگرایی مذهبی و مضامین اسطوره ای بازیگران گوتیکی را به شخصیت های عمومی آنها قرض داد. همچنین آنها باعث انتقاد مداوم از گروه های جناح راست ، تبلیغات منفی شد که به سادگی محبوبیت این گروه را به طرفداران آن ، عمدتا مرد جوان دامن زد. همانطور که در مورد دو آلبوم اول آنها نیز اتفاق افتاد ، تلاش های بعدی آنها Master of Reality (1971) ، جلد. 4 (1972) و Sabbath Bloody Sabbath (1973) همه موفقیت این نمودار را بدست آوردند ، و سرانجام به مقام پلاتین در آمریکا رسیدیم به قدرت کلاسیک فلزی مانند "برگ شیرین" ، "After Forever" ، "Snowblind" و "Sabbath Bloody Sabbath "


بار سخت
با انتشار Sabotage در سال 1975 ، ثروت گروه بدتر شد. این آلبوم با وجود قدرت ترانه هایی مانند "Symptom of the Universe" و "Am I Going Insane" ، نتوانست به وضعیتی مشابه پیشینیان خود دست یابد. با محکوم کردن این تغییر ، آنها همچنین مجبور شدند که سفر بعدی خود را کوتاه کند وقتی که اوبورن در یک تصادف موتور سیکلت مجروح شد.

مصرف مداوم گروه از مواد مخدر و الکل - عمدتا توسط اوببورن - به همراه از بین رفتن هواداران در حرکت سنگین پانک سنگی ، به فشار اضافه شده است. در پی انتشار اکستازی تکنیکی (1976) و هرگز نگویید مرگ (1978) ، اوبورن و همبازی هایش راه هایی را از هم جدا کردند. اگرچه Black Sabbath در دهه های بعد از جمله رونی جیمز دیو ، دیو دوناتو ، یان گیلیام ، گلن هیوز و تونی مارتین با جبهه های مختلف ادامه می داد - این گروه هرگز نتوانستند به همان ارتفاعات حاصل از دوران اوزبورن برسند ، هنگامی که آنها نوشتند و به یاد ماندنی ترین آهنگ های متال سنگین.

اوزی اوبورن در سال 1986

عکس: پل ناتکین / گتی ایماژ

موفقیت انفرادی: "بلیزارد اوزز" و موارد دیگر
برخلاف برخی از هنرمندان ، که پس از ترک گروه هایی که آنها را مشهور کردند ، مبهم شد ، اوبورن در سال 1980 اولین اثر انفرادی ، Blizzard of Ozz را ارائه داد ، این یک موفقیت تجاری چشمگیر بود. این آهنگ های تک آهنگ "قطار دیوانه" و "آقای کراولی »، این آلبوم به برترین 10 در انگلستان و شماره 21 در ایالات متحده رسید ، که در نهایت وضعیت چند پلاتینی را نشان می دهد. پیگیری های او در سال 1981 ، خاطرات یک دیوانه ، به همان اندازه خوب اجرا شد. تور متعاقب آن با بدبختی همراه بود ، از جمله سقوط هواپیما که منجر به کشته شدن گیتار گیتار ، رندی رودز و دو عضو دیگر همراهانشان شد.

در طول دهه 1980 ، اوبورن به پرورش چهره شورشی تنهایی و عصبانی مشکوک ادامه داد و تئاترهای ضد اجتماعی وی در شهرت عمومی وی نقش داشتند. در میان عتیقه های او ، او مخاطبان خود را با گوشت خام دوش می کرد و سر را از خفاش زنده روی صحنه می زد. همه افراد شخصیت و موسیقی تاریک خود را بسیار جذاب ندیدند ، و او اغلب توسط او خوانده می شد

  • محمدرضا ادهمی

سرنا ویلیامز کیست؟
سرنا ویلیامز تنیسور حرفه ای آمریکایی است که در طول کار ستاره ای خود بارها و بارها رتبه برتر انجمن تنیس بانوان (WTA) را کسب کرده است. ویلیامز تمرینات تنیس فشرده را از سه سالگی آغاز کرد. او اولین قهرمانی بزرگ خود را در سال 1999 به دست آورد و کارگردانی گرند اسلم را در سال 2003 به اتمام رساند. سرنا همزمان با موفقیت فردی ، با خواهر ونوس ویلیامز همبازی شده است تا یک سری عناوین دونفره را بدست آورد. در سال 2017 ، او خواهر بزرگ خود را در استرالیا اوپن شکست داد تا ادعا کند عنوان بیست و سومین عنوان تک آهنگ های گرند اسلم را در کارنامه خود داشته باشد.

خانواده و زندگی اولیه
سرنا جمکا ویلیامز در 26 سپتامبر 1981 در ساژیناو میشیگان متولد شد. Serena و خواهرش زهره کوچکترین پنج دختر ریچارد و اوراکن ویلیامز ، بزرگ شدند تا قهرمان تنیس بزرگی شوند.

پدر سرنا - یک سهامدار سابق اهل لوئیزیانا تصمیم داشت که جوانترین دختر خود را به موفقیت برساند - از آنچه که از کتاب ها و فیلم های تنیس جمع کرده بود استفاده کرد تا به سرنا و زهره دستور دهد چگونه بازی را انجام دهند. سرنا در سن سه سالگی ، در زمینی که نه چندان دور از خانواده جدید کامپتون ، کالیفرنیا ، خانه ، مشغول تمرین است ، در برابر سخت گیری های روزانه دو ساعته پدر خود مقاومت کرد.


این واقعیت که خانواده به کامپتون نقل مکان کرده اند ، تصادفی نبود. با بالا بودن میزان فعالیت در باند ، ریچارد می خواست دختران خود را در صورت امکان زشت زندگی "در صورت عدم تلاش و تحصیل" در معرض خطر قرار دهد. در این شرایط ، در محوطه هایی که دارای حفره ها و بعضی اوقات شبکه های مفقود شده بودند ، سرنا و زهره دندان های خود را بر روی بازی تنیس و الزامات مداوم در یک شرایط جوی سخت قطع کردند.

در سال 1991 ، سرنا در تورنمنت انجمن تنیس نوجوانان ایالات متحده 46-3 بود و در بخش 10 و زیر گروهی مقام اول را کسب کرد. او با درک این که دخترانش برای تبدیل شدن به حرفه ای های موفق ، به آموزش بهتر نیاز دارند ، او بار دیگر خانواده خود را - این بار به فلوریدا - نقل مکان کرد. در آنجا ، ریچارد برخی از مسئولیت های مربیگری خود را رها کرد ، اما نه مدیریت حرفه سرنا و ونوس. با احتیاط که دخترانش خیلی سریع در حال سوختن هستند ، او برنامه مسابقات خردسالان را کاهش داد.

خواهران ویلیامز
سرنا و خواهر بزرگترش ونوس از سه سالگی توسط پدرشان برای حرفه تنیس داماد شدند. ونوس و سرنا با شیوه امضایی و بازی خود ، ظاهر ورزش خود را تغییر دادند. قدرت مطلوب و توانایی ورزشی آنها حریفان را تحت الشعاع خود قرار داده و احساس سبک و حضور آنها باعث شده است که افراد مشهور در زمین حضور یابند. خواهران نزدیک گره بیش از دهها سال در یک محوطه در محوطه باغ Palm Beach Gardens در فلوریدا زندگی می کردند ، اما آنها پس از خرید سرنا در دسامبر 2013 یک عمارت در مشتری در نزدیکی مشتری ، راه های جداگانه خود را طی کردند.


در سال 1999 ، سرنا خواهر ونوس خود را در مسابقه خود به اولین برنده بزرگ گرند اسلم خانواده در زمان تسخیر عنوان Open US تبدیل کرد. این صحنه برای پیروزی های پرقدرت و پرقدرت برای هر دو خواهر ویلیامز آماده شد.

در سال 2008 ، سرنا و ونوس با هم دست یافتند تا دومین مدال طلای المپیک دونفره زنان را در بازی های پکن کسب کنند. سال بعد ، سرنا و ونوس سهام دلفین های میامی را خریداری کردند تا اولین زن آمریکایی آفریقایی تبار باشند که بخشی از تیم NFL را به خود اختصاص دادند.

در بازی های المپیک تابستانی 2012 ، سرنا چهارمین مدال طلای کلی المپیک خود را با همراهی با خواهر زهره برای شکست دادن ستاره های جمهوری چک ، آندره آلاوواکووا و لوسی هادادکا در دوبل های زن مدعی شد.

به دنبال اضافه کردن به مجموعه سخت افزاری خود در تابستان 2015 ، ویلیامز مجبور شد بر خواهر بزرگ ونوس غلبه کند تا از دور چهارم در ویمبلدون عبور کند. چند روز بعد ، او در فینال گاربین مگوروزا را شکست داد تا مدعی دومین دوره بازیگری خود "سرنا اسلم" شود و به عنوان قدیمی ترین قهرمان تک گل گرند اسلم در دوره اوپن تبدیل شود.

در Open Open ایالات متحده 2015 ، ویلیامز دوباره در مرحله یک چهارم نهایی سخت با ونوس قرار گرفت ، این بار در ست سوم تصمیم گیرنده فاصله گرفت. این نتیجه باعث شد تا دو پیروزی او در سال تقویم گرند اسلم خجالتی باشد ، شاهدی که فقط سه زن در تاریخ این ورزش به دست آوردند. اما اینطور نبود. در یک ناراحت کننده تکان دهنده ، بدون روبرت وینچی ، رده بندی 43 در جهان ، تلاش ویلیامز را با بیرون کشیدن یک پیروزی 2-6 ، 6-4 ، 6-4 در مرحله نیمه نهایی قطع کرد.

ساعاتی پس از پیروزی مجردهای او در ویمبلدون در سال 2016 ، سرنا و ونوس قهرمانی در دابل را کسب کردند ، ششمین ویمبلدون آنها با هم پیروز می شوند.

در بازی های المپیک تابستانی 2016 در ریو ، خواهران ویلیامز هنگامی که از دور اول مسابقات دونفره بانوان در بازی های المپیک ریو توسط دوتای چکی لوسی صفارووا و باربورا استریکووا بیرون رفتند ، ناراحت کننده تکان دهنده بودند. در ابتدا خواهران ویلیامز به عنوان تعداد زیادی جوانه زده بودند. 1 ، رکورد المپیک 15-0 داشت و پیش از این سه بار طلا کسب کرده بود.

ویلیامز در استرالیا اوپن 2017 پیروزی تاریخی به دست آورد و 23مین عنوان گرند اسلم خود را پس از شکست دادن خواهر ونوس ، 6-4 6-4 به دست آورد. او با کسب 23مین برد خود ، از کل استیفی گراف پیشی گرفت و رتبه یک جهان را به دست آورد.

ویلیامز با تأیید پیروزی خود ، خواهر خود را الهام بخش دانست. "من واقعاً دوست دارم از این لحظه برای تبریک بگویم

  • محمدرضا ادهمی